سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 65
بازدید دیروز : 28
کل بازدید : 198330
کل یادداشتها ها : 121
خبر مایه


 

کبنا نیوز : بعد از انتشار مطلب «صد واقعه چون دوم خرداد بسازیم» و جوابیه های مجتبی ثابتی با عنوان «دوم خرداد=تلخ ترین حماسه» و مصطفی جوزانی با عنوان « مصطفی جوزانی در پاسخ به احسان یوسفی»، احسان یوسفی در یادداشتی پاسخی به این دو داده است؛

*******************************************************************

به تماشا سوگند و به آغاز کلام واژه ای در قفس است                                                                          

تقدیم برای آنانی که ماورای هر تفکر و اندیشه و جنسیت به انسان می اندیشند و به آن باور دارند.” شاملو”

یادش بخیر، پیش از انتخابات ریاست جمهوری 88 بود که کرسی های آزاد اندیشی و دیگری به اسم “منطقه آزاد” در دانشگاه ها ظهور کردند و شور و شوقی وصف ناشدنی در تار و پود جوانان قلم به دست ،روشنفکران ایران آباد ، ایجاد کردند. خاطرم هست دانشجویی به نقد کرسی منطقه آزاد پرداخت و بیان داشت چرا این منطقه آزاد فقط به صرف وجود انتخابات است و بعد از انتخابات دامانش بر چیده می شود!

چرا این منطقه آزاد همچون منطقه آزاد کیش که آزاد بودنش تنها به صرف تعطیلات عید است ، اینجا نیز گفتمان سیاسیش به روز های انتخابات منتهی می شود و بعد از آن خبری نیست! و گویا این واقعیت ، توفیق اجباری در زندگانی ماست البته شهامت این نیست که در موافق جهت آب شنا کنیم و فریاد مست و مستانه پیروزی سر دهیم ؛ گر ناخدای کشتی شکسته دریا باشی و خلاف جریان آب شنا وکنی و به ساحل آرامش بشینی آن زمان وقت هل هله و شادیست و گرنه این روزها پارچه های سیاه بر شهر آذین است.

خوشحالم که نظام مقدس جمهوری اسلامی ثابت کرده است که قلم فرسایی و وب گردی و تیراژ بالای روزنامه بیت المال و نطق های یک سویه فقط و فقط مربوط به یک طیف خاص نیست و آن قدر این نظام مقدس محکم، با ظرفیت و مقتدر است که میتواند همه افکار و صداها را در بزرگی نامش ببیند، بشنود و تجزیه و تحلیل کند و به ویترین حضور مردم بگذارد تا این مردم باشند که انتخاب کننده عصاره های بی شمار ملت باشند؛ و من امروز خرسندم اینک فضایی باز شده است که بعد از مدتها باز قلم ها استوار گشتند و جوهر ها از حصر شیشه ها رها شدند و در مقابل دوستانی که منبرها را قرق کرده اند و برگه ها را خط خطی نموده اند در گوشه از کاغذ نه به رسم جواب دهی بل برای ثبت در تاریخ هک شوند تا به قول گلسرخی عزیز:

“بیائید وصیت کنیم که آیندگان بر سنگ مزارمان هک نکنند که بی عرضگان این برهه از تاریخ ما بوده ایم. “

هم وطن عزیزم

قصه پر درد ایران را میتوان هم چون واژه ها در جستجوی زمان پی گیری کرد. از شعر می گویم و گاهی شعرهایی را روانه نقد هایم جاری میسازم تا شاید کلام تلخ دوستان را شیرین کند که نکند خدای نکرده به جای قلم انتقادی، پاک کن حذفش بر ناممان موج سواری کنند. شعر ها نوشته اند و می نویسند و خواهند نوشت نه به خاطر آنکه چون دوستان عزیز بر مسند کار در هر هنری دستی بر آتش دارند بلکه می سرایند تا با زبان شعر ناگفته های را بیان کنند که شاید بیانش موجب خاموش شدن و حذف مصرع شعر و شاعر را بدنبال داشته باشد و گاه باید از زبان شعر گفت که قاضی دادگاه حقیقت را در برابر چشمان مصلحت قربانی نکند وگرنه در شعر هایمان درد را از هر طرف بخوانی درد است و نان را از هر طرف بخوانی نان ولی گنج به جنگ، درمان به نامرد و قهقهه به هق هق شبانه هایمان مبدل می شود .

هم سنگر من، دانشجوی گرامی

قرار بود بدون جانبداری قلم زنی و حقایق را افشا کنی هرچند من نیز با گفته های شما موافق بوده ام اما از قیاس های نابرابری که انجام داده اید، افسوس خوردم پس اجازه دهید به این سخن زیبا پناه ببرم که بیان شد:

از قیاسش خنده آمد خلق را ……………….. کو چو خود پنداشت صاحب دلق را
کار پاکان را قیاس از خود مگیر ……………….. گر چه ماند در نبشتن شیر و شیر

متعصب نیستم اما دوستدار اصلاحات و اصلاح طلبی در چارچوب قانون اساسی کشورم هستم و در مقاله گذشته ام بارها نوشتم که اصلاحات بی نظیر نبود بلکه ضعف های بیشماری داشت اما آن اصلاحات در مقابل مدینه فاضله اصولگرایی دولت آقای احمدی نژاد در اکثر زمینه ها از ایشان برتر و سرتر بودند.

 

 

 

نمیدانم چرا در مطلبتان نوشته اید :” بنده هرگز در مقام دفاع از دولتی خاص (مثلا دولت اقای احمدی نژاد)نیستم و معتقدم که ایشان هم مبری از اشتباه نیستند”.

دانشجوی فهیم:

چرا در ابتدای متنتان افکار خوانندگان را به سوی دیگر ارجاء می دهید. از متن دور نشوید و به حاشیه پناه نبرید؛ اتفاقا لب کلام ما دولت اصولگرایی احمدی نژاد است پس بر سر سفره خالی شده از پول نفت ما بنشیند قطعا کامتان تلخ نخواهد شد.

دوست ارجمند:

دولت اصلاحات بی نظیر و آرمان شهر نبود بلکه آنها هم در قاب تصویر خود و مردمان این سرزمین عاری از خطا و اشتباه نبودند، اما اگر امروز اصلاحات هنوز هم بر ذهن و زبان این مردم جاریست به خاطر رنج ها و سختی های نابرابر و ناجوانمردانه ایست که بر فکر و روح و قلب شریف این مردم از طرف دولت اصولگرا جاری شده است ، گله مندند. و گرنه اگر مدینه فاضله ای که شما دوستان در 8 سال دولت اصلاحات به فکر مردم خوراندید که ما برای شما آرامش اقتصادی می آوریم ، پول نفت بر سر سفرهایتان می کشانیم ، سفره رنگین اصلاحات را که کم رنگ میخواندیدش و وعده سفره های مطلوب را می دادید ، اگر شعار هایتان تنها کمی از آنها محقق می شد مطمئن باشید آن قدر ما اصلاح طلبان ظرفیت به پذیرش اشتباه و تغییر مواضع خود را داشتیم که از پیشگاه این مردم عذر خواهی کنیم.

اما امروز ، دیگر نیاز نیست خرداد های ایران عزیز و با صلابت را ورق بزنی کافیست در طی این 4 سال هر روز را که نه فقط خرداد و هر ثانیه را که نه تنها دوم خرداد را جستجو کنی تا گوشی از واقعیت تلخ اصولگرایان را نظاره گر شوی.

قرار بود دولت و مدینه فاضله اصولگرایی که با شعار مبارزه با مفاسد اقتصادی پا در کارزا انتخابات نهاد با حضور قاطع و محکم خود ریشه فساد اقتصادی را بزند و مفسدین اقتصادی را نزد مردم معرفی کند.

اما چه شد که به یک باره ورق برگشت و تاریخ تکرار شد. آن دولت اصولگرایی که خود قرار بود ریشه مفاسد اقتصادی را بزند، کابینه خود امروز به متهم ردیف اول فساد اقتصادی شهرت دارد!

آیا وجدان بیداری وجود دارد که نه به اصلاحات بلکه به این مردم بینوا بگوید بالاترین میزان فساد اقتصادی مربوط به کدام دولت محترم بوده است؟

آیا چشمان بیدار و عاری از خواب در این جماعت مسند به دست پیدا می شود که بگوید آن کس که قرار بود اقتصاد را از فساد پاک کند چرا امروز معاون اول آن متهم ردیف اول اختلاس معروف خیابان فاطمیست؟

یکی از اهداف اصلی دولت اصولگرای نهم و دهم مبارزه با فساد بود که متاسفانه نه تنها اثری از بهبود در آن نمی بینیم بلکه بر اساس آمار سازمان بین المللی شفافیت (یکی از همان سازمانهایی که وقتی نرخ های رشد عملکرد دولت را اعلام میکنند به صحت آنها استناد می شود) رتبه فساد ایران در دوره اصلاحات در سال 2004 از 88 به 168 در سال 2011 که مربوط به مدینه فاضله اصولگرایی رسیده است یعنی شما در خلال سالهایی که مبارزه با فساد جزو برنامه های جدی دولت بوده است 80 پله در رده بندی سلامت اداری سقوط کرده اید!

آیا مقایسه میزان مبارزه فساد اقتصادی در دولت اصلاحات در برابر دولت اصولگرایی خود بیانگر توانی افکار ، مدیریت سالم گفتمان سیاسی آنان نبوده است؟

چرا انسان آگاهی پیدا نمی شود و فریاد بزند که فریاد ما از سر دلسوزی برای این نظام مقدس است و به خدا سوگند این نظام متعلق به اصولگراها نیست و تنها اصولگراها به جبهه نرفتند ، شهید ندادند ، جانباز و اسیر در راه وطن هدیه ندادن بلکه بین آنها تنها 10 نفر اصلاح طلب و نه بیشتر هم حضور داشتند و ما نیز به سهم آن 10 نفر اصلاح طلب دلمان برای این نظام ، این رهبر می تپد که فردی پیدا شود و بگوید اختلاس یک هزار میلیاردی در کانون بازنشستگان کشوری چه توجیهی دارد؟

چرا دیگر کسی از خاندان امیر منصور آریا قصه نمی گوید؟

چرا از خدمات صادقانه خاوری در کانادا روزنامه ها نمی نویسند؟

چرا از متورای شدن خاوری به وسیله بعضی از دوستان به خارج از کشور ، کسی پشت تریبون نمی رود که بگوید این خدمات مربوط به کدام دولت محترم است؟

قرار بود روز به روز از فعالیت و رشد اقتصادی در دولت اصولگرایی نغمه سرائی کنید نه آنکه از فساد های روز افزون دولتیان بنالیم که از طبع شعری تلخ خود بگویم:

“افسوس که هر دم از این باغ بری میرسد، تازه تر از تازه تری میرسد”

آقایان اصولگرا آیا این بود مبارزه با فساد اقتصادی؟

آیا این بودن عدالتی که از آن دم می زدید؟

آیا با این کارنامه درخشان که صفر های ، سه هزار میلیاردش را نمیتوان با چشم دنبال کرد و اسب نفس بریده هم طاقت دواندنش نیست ، این گونه می خواستید مردم را صاحب رفاه اقتصادی و سفره هایشان را رنگین کنید؟

 

 






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ