کبنانیوز؛ احسان یوسفی-دانش آموخته علوم سیاسی
شاید جمله فوق کوتاهترین و اثر بخشترین عبارتی باشد که این روزها میتوان در جواب اقلیتی که همواره خود را اکثریت خواند و بر هیچ اصولی پایند نبودند و بر اصلاح طلبان و نمایندگان آنان در بهارستان «دکتر تاج گردون» بدون تدبیر و منطق به جای نقد، تخریب هدف دار و غرض ورزانه میکنند باشد تا شاید در روزگاری که این افراد دیانت خود را در راه مقاصد دنیوی چوب حراجش زدند حداقل در این زمان اندک که خورشید مسولیتشان رو به غروب است اخلاق را حتی برای حفظ ظاهر رعایت کنند تا اگر روزی در تاریخ به قضاوت آنان نشستند از دایره ادبشان یادی کنند اما افسوس که اخلاقیات گوهری نایاب در کیسه دوستان است.
اینک من نیز به دفاع از شرافت اهل قلم و سپس نقد تفکر اقتصادی و سیاسی آن رئیس دولت با رعایت ادب و احترام خواهم پرداخت تا در روزگاری که تفاوت برخی از دوستان به درجه مسولیتشان است بگذار برای ما اصلاح طلبان ادب و اخلاق و انسانیت باشد.
افسوس جناب آقای مظاهرپور مقاله شما که حاکی از الطافتان به نماینده استانمان دکتر تاج گردون تنها به جرم اصلاح طلب بودن را، مطالعه کردم و از اینکه آن نماینده اصلاح طلب بر اساس تخصص و تجربه رئیس دولت را مورد بازخواست قرار داده بود چنان خاطر مبارک شما را مکدر کرده بود که جوابیهای که کمی دور از ادب بود را به رشته نگراش در آوردید و به دفاع از رئیس محبوب اصولگرایی و تخریب این نماینده مردمی پرداختید.
اینک من نیز به دفاع از شرافت اهل قلم و سپس نقد تفکر اقتصادی و سیاسی آن رئیس دولت با رعایت ادب و احترام خواهم پرداخت تا در روزگاری که تفاوت برخی از دوستان به درجه مسولیتشان است بگذار برای ما اصلاح طلبان ادب و اخلاق و انسانیت باشد.
نویسنده محترم با خود میاندیشم که چه طور ممکن است دکتر تاج گردون با داشتن سوابقی چون معاون امور اقتصادی و هماهنگی برنامه و بودجه، عضو هیئت علمی موسسه عالی و آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی دبیر شورای اقتصادی کشور، مشاور رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و داشتن فوق لیسانس برنامه ریزی سیستمهای اقتصادی از فهم وتجزیه و تحلیل آمار و ارقام اقتصادی عاجز است اما رئیس دولت نهم و دهم اصولگرایی با تخصص در مهندسی و برنامه ریزی حمل و نقل ترافیک چنان کاردان و توانمد در اقتصاد میباشد که 2*2= 5 میکند و تورمی که در دولت عظیم اصلاحات با فروش نفت 19 دلاری به رقم 10/5 را دریافت کرده بود با تزها و تصمیمات اقتصادی دولت خویش چنان این تورم را افسار گیسخته کرده است که ماندهایم کدام عدد را برای معرفی آن انتخاب کنیم تا جو عمومی جامعه مشوش نشود و خم به ابروی کسی وارد نیاید؛ این در حالی است که دولت محبوب اصولگرایی شما لقب پر فروشترین دولت بعد از انقلاب از نظر صادرات و استخراج نفت را با خود به به همراه داشته است.
خالی از لطف نیست اگر جایزه نوبل اقتصادی را نیز به شخص محترم رئیس دولت اصولگرایی نیز اهدا کنند تا در کنار تز مدیریت جهانی فکری نیز به حال مدیریت اقتصادی دنیا کنند!
اینکه طرح سوال از رئیس جمهور در هر بعدی که به حیات و پایداری نظام و کشور مرتبط میشود و از حقوق قانونی نمایندگان ملت در بهارستان محسوب میگردد را پروژه جدید انحرافی میپندارید اگر استفاده از این لغت مبهم را عمدا و با نیت خاص از سوی تفکرتان معنا کنیم بیشک توهینی عظیم به ملت ایران، قانون اساسی، نظام مقدس جمهوری اسلامی و رهبری کردهاید
جناب آقای مظاهرپور اینکه طرح سوال از رئیس جمهور در هر بعدی که به حیات و پایداری نظام و کشور مرتبط میشود و از حقوق قانونی نمایندگان ملت در بهارستان محسوب میگردد را شما و دوستان محترم همفکرتان آن را پروژه جدید انحرافی میپندارید اگر استفاده از این لغت مبهم را عمدا و با نیت خاص از سوی تفکرتان معنا کنیم بیشک توهینی عظیم به ملت ایران، قانون اساسی، نظام مقدس جمهوری اسلامی و رهبری کردهاید!
متاسفانه شما به هر دلیلی عمدا یا سهوا قانون اساسی کشور را فراموش کردهاید یا بهتر بگویم آنجا که قانون بر طبیعت ذاتی شما عزیزان روی خوش نشان نمیدهد، قانون را نادیده میگیرد و با تفسیرهای عالمانه از آن سعی در پاک کردن صورت مسئله دارید!
اصل هفتاد و ششم قانون اساسی بیان میکند: مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد یا در اصل هشتاد و هشتم: در هر مورد که حداقل یک چهارم کل نمایندگان مجلس شورای اسلامی از رئیس جمهور و یا هر یک از نمایندگان از وزیر مسئول، درباره یکی از وظایف آنان سوال کنند، رئیس جمهور یا وزیر موظف است در مجلس حاضر شود و به سوال جواب دهد و این جواب نباید در مورد رئیس جمهور بیش از یک ماه و در مورد وزیر بیش از ده روز به تاخیر افتد مگر با عذر موجه به تشخیص مجلس شورای اسلامی.
حال اگر نمایندگان ملت در بهارستان بخواهند به وظیفه قانونی که ملت به آنان واگذار کردهاند احترام نهند و آن را انجام دهند، آیا انجام پروسه قانون اساسی عملی، انحرافیست؟
اینکه نمایندگان ملت در مورد اقتصادی که میتوانست با آمدن پول نفت بر سر سفرههای مردم رفاه و آسایش را به ارمغان بیاورد اما اینک با سفرهای کوچک این مردم وفادار به نظام مواجهه میشوند بخواهند رئیس دولت را بازخواست کنند آیا اقدامشان، انحرافیست؟
اینکه صدای ملت در بهارستان از رئیس دولت اصولگرایی بخواهند که با فروش بالاترین نرخ نفت در طی این 8 سال سوال کنند که این مقدار سرمایه عظیم در کدام بخشها هزینه شده و صرف چه پروژههای شده است که امروز همان دوستان موتلفه اصولگرایی با ابراز تاسف بیان میکنند کار رئیس جمهور بعدی مشکل است، آیا اگر وکلای ملت از رئیس دولت خواستار ارایه عملکرد و گزاریش باشند، آیا انجام وظیفه قانویشان انحرافیست؟
اینکه از رئیس دولت اصولگرایی بخواهند دلیل ایجاد بمب ارزی که گویا در ایران با سرعت نور رقابت میکند چه میباشد یا آنکه اجناس مایحتاج مردم هفته به هفته بر رقم آنان بدون افزایش کیفیت یا حجم آنان افزایش پیدا میکند در این مورد سوال کنند آیا سوال آنها، انحرافیست؟
توجه به خواست مردم و ارایه درخواستهای مردمی که وعده رفاه اقتصادی و عدالت اجتماعی را از طرف رئیس دولت اصولگرایی به ارمغان گرفته بودند و اینک از تهی بودن آنان مطلع شدهاند آیا برای روشن شدن تنویر افکار عمومی اقدام قانونی مجلس، انحرافیست؟
آیا انجام اعمال قانونی انحرافیست یا عدم توجه به اقتصاد ملت که به حیات آنان بستگی دارد؟
مگر رهبر انقلاب بیان نداشتند مسولین باید اقتصاد مقاومتی را از خود شروع بکنند تا برای ملت نیز الگو باشد اما اگر کمی به عقبتر باز گردیم و هئیت همراه با رئیس دولت اصولگرای در سفر به سازمان ملل را با آن همه افراد که به اکثرشان نیازی هم نبود را صادقانه در کنار فرمایشات رهبری قرار دهیم به درستی درک میکنیم که رفتار رئیس دولت خلاف گفتههای رهبر فرزانه انقلاب را داشته است.
البته برای دوستان محترمی هم چون شما که شهروند درجه یک محسوب میشوید و با رنج و فقر و خالی بودن سفرهای این مردم هیچ آشنایی ندارید، یقینا سخن گفتن از درد نان شب داشتن افسانهای شیرین برای شما و برای این مردم واقعیتی تلخ همراه با سکوتی بیپایان است.
دوست ارجمند، یقینا دولت اصولگرایی نهم و دهم خدماتی را به نظام و کشور ارایه داشتهاند اما وقتی ابزارها و حمایتهای وسیعی که نسبت به این دولت در گذشته روانه شد و امکانات فراوانی که در خدمتشان قرار گرفت را مورد بررسی قرار میدهند یقینا وضع موجود زیبنده مردم شریف ایران نیست در حالی که با کمترین امکانات در دولتهای قبلی مردم روگار خوش تری را سپری میکردند.
دوست گرامی به اقتصاد مقاومتی و بیانات رهبر انقلاب اشاره داشتهاید اما چرا واقعیت را بیان نمیکنید و از ارایه حقیقت چشم پوشی میکنید!
مگر رهبر انقلاب بیان نداشتند مسولین باید اقتصاد مقاومتی را از خود شروع بکنند تا برای ملت نیز الگو باشد اما اگر کمی به عقبتر باز گردیم و هئیت همراه با رئیس دولت اصولگرای در سفر به سازمان ملل را با آن همه افراد که به اکثرشان نیازی هم نبود را صادقانه در کنار فرمایشات رهبری قرار دهیم به درستی درک میکنیم که رفتار رئیس دولت خلاف گفتههای رهبر فرزانه انقلاب را داشته است.
حال خود شما منصفانه قضاوت کنید، عدم کفایت اقتصادی و سیاسی چه فردی باید به اجرا در بیاید؟
یقینا دشمنان قسم خورده نظام مقدسمان از هر فرصتی برای ضربه زدن به این مام میهن فرو گذار نخواهند بود اما این مسولین حکومتی و دولتی هستند که باید با اقامات سنجیده و عملکرد خود این فرصت را از دشمنان قسم خورده بستانند اما این سوال مطرح میشود که آیا انجام وظیفه قانونی دکتر تاجگردون به عنوان نماینده ملت ریختن آب به آسیاب دشمن است یا اختلاسهای سه هزار میلیاردی و شرکت بیمه و…. که اعتمادی عمومی را در جامعه تحت شعاع قرار میدهد و شخصیت نظام را مورد هجمه قرار میدهد؟
انجام وظیفه قانونی دکتر تاج گردون و دوری بر لابیگریها با منابع قدرت و ثروت که بارها و بارها رهبری آنها را گروهای فاسد و خطرناکی برای آینده نظام برشمردند، بیان کنید کدامیک به کشور آسیب میرساند؟
کدامیک به دنبال اشاعه پروژه انحرافیست؟
و کدامیک به فکر این ملت هستند؟
دوست گرانقدرم نماینده محترممان دکتر تاج گردون اگرچه اصلاح طلب هستند و دولت یار شما اصولگرایی اما ایشان بدون بازیهای سیاسی دست یاری به سوی دولت برای بر طرف کردن موانع اقتصادی بلند کردند اما متاسفانه دولت محترم مغرورتر و لجبازتر از آن است که دست یاری کسی را بپذیرد!
همه مسولین حتی منتقدین سرشناس دولت به ارائه راهکار در ایجاد تشکیل ستاد فرا قوهای روی آوردهاند، اما متاسفانه رئیس دولت محبوب اصولگرایی خود با لجبازی و بدون توجه به فشاریهای کمرشکنی که این روزها بر گرده مردم سوارست هیچ گونه توجهی ندارند که گویی در این روزگار همه چیز آرام است.
البته پیشتر اقتصادان بزرگ ایران به دولت هشدار داده بودند که بدوت همفکری و درک واقعیات آینده نمیتواند افق روشنی را ترسم کرد که صحبتهای دکتر فرشاد مومنی واقعیت اقتصاد را اینچنین تشریح میکند:
«برای تحلیل شرایط کنونی اقتصاد ایران، سند بودجه میتواند یک گواه بسیار مناسب و کلیدی باشد. در لایحه بودجه پیش بینی شده بود که تولید و صادرات نفت ایران افزایش مییابد و فرض شده بود که کشور برای واردات و صادرات اقلام غیر نفتی با هیچ مشکلی روبرو نیست. این چیزی است که در سندلایحه بودجه که خود دولت ارائه کرد، وجود داشت و هنوز نمایندگان مجلس در آن دخالتی نکرده بودند که کسانی بخواهند فرافکنانه و غیرواقع بیانه آن را به تغییرات مجلس نسبت بدهد. از همان زمان این وضعیت بسیار شکننده و ناگواری که محصول سهل انگاریها و اشتباهات فاحش دولت در عرصه سیاستگذاری اقتصادی بوده است مشخص شد. دولت از کانال سند لایحه بودجه وارد کانون اصلی اسراف و رفتارهای ناهنجار در عرصه مالی، بازکردن مجاری فوق بودجهای، میدان دادن به فسادهای گسترده مالی و ایجاد یک فضای بیثبات در فضای کلان اقتصاد شده است و بدون تردید میتوان گفت که کانون اصلی این مشکلات فعلی اقتصادی ایران سیاستهای نادرست دولت بوده و تحریمها تنها یک عنصر تشدید کننده این مشکلات است.»
دوست عزیز همه مسولین حتی منتقدین سرشناس دولت به ارائه راهکار در ایجاد تشکیل ستاد فرا قوهای روی آوردهاند، اما متاسفانه رئیس دولت محبوب اصولگرایی خود با لجبازی و بدون توجه به فشاریهای کمرشکنی که این روزها بر گرده مردم سوارست هیچ گونه توجهی ندارند که گویی در این روزگار همه چیز آرام است و تنها دغدغه مسولین تنها بازیهای سیاسیشان برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم میباشد که متاسفانه کسی دلش برای ایران و قلبش برای این روزهای ملت ایران ز شدن فشار از روی صداقت و بیداری نمیتپد!
اما همه ما نیک میدانیم دلیل تخریب متعصبانه این روزهای دکتر تاج گردون تنها به خاطر وجهه اصلاح طلبی و کشوری ایشان است که این روزها حضورش در رسانهها و خبرگزاریهای معتبر کشوری که سخنان ایشان را بازتاب وسیعی میدهند میباشد.
حال شما بگوید آیا دولت عزمی راسخ برای بهبود وضع اقتصادی دارد؟ واقعیت در جامعه چه میگوید؟
رشته سخن را کوتاه کنم چرا که درد را از هر طرف بخوانی درد است و نان را از هر طرف بخوانی نان!
اما همه ما نیک میدانیم دلیل تخریب متعصبانه این روزهای دکتر تاج گردون تنها به خاطر وجهه اصلاح طلبی و کشوری ایشان است که این روزها حضورش در رسانهها و خبرگزاریهای معتبر کشوری که سخنان ایشان را بازتاب وسیعی میدهند میباشد. چرا که حضور این نماینده توانمند اصلاح طلب هم چون خاریست در چشمان کسانی که این وضعیتها را در ایران عزیز ایجاد کردهاند و قطعا حضور تاجگردون وبررسی عملکرد آنان حقایق ناگفتهای را در آینده تجلی خواهد کرد که بیانشان پایان حیات سیاسی دوستان خواهد بود.
کافیست مخالفان دکتر تاجگردون گذشته خود را از یاد نبرند که حضور آنان در مسند قدرت در روزگاری نچندان دور بوده است که کشور را اینچنین درگیر مشکلات زیادی کردهاند که به اندازه دوره صدارتشان وقت میبرد تا همه مشکلات سر از جامه بیرون بیاورند و حقیقت تلخ که دست پخت دوستان اصولگرا هست را نمایان کنند البته برخی از همین دوستان فراموش نکنند که چگونه توسط همین مردم از اریکه قدرت به پایین کشیده و به تاریخ نابخشودنی سپرده شدند.کافیست مخالفان دکتر تاجگردون گذشته خود را از یاد نبرند که حضور آنان در مسند قدرت در روزگاری نچندان دور بوده است که کشور را اینچنین درگیر مشکلات زیادی کردهاند که به اندازه دوره صدارتشان وقت میبرد تا همه مشکلات سر از جامه بیرون بیاورند و حقیقت تلخ که دست پخت دوستان اصولگرا هست را نمایان کنند البته برخی از همین دوستان فراموش نکنند که چگونه توسط همین مردم از اریکه قدرت به پایین کشیده و به تاریخ نابخشودنی سپرده شدند.
پس بهتره است تز عدم کفایت سیاسی را در مورد افرادی به کار ببرید که مثلث قدرت را در این استان بنا نهادند در حالی که برای پیروزی خود به نیروهای خارج از قاعده بازی دل سپرده بودند اما بازیگران اصلی این بازی شطرنج بر خلاف تصورات آن افراد نیروهای مردمی بودند که هرگز به قدرت و اقتدار آن احترام نگذاشتند که خوشبختانه توسط همان ملت چنان سیلی محکمی از آنان دریافت کردند که در صفحه تاریخ تا ابد برای آیندگان به یادگار خواهد ماند.
راستی دوست ارجمندم به عدم کفایت سیاسی تاجگردون نیز اشاره داشتهاید این را از باب یادآوری عرض کنم که نه جنبه نصیحت!
دکتر تاجگردون را نقد کنید او را به میز کرسیهای آزاد اندیشی خود دعوت و به چالش بکشیدش، صریحترین و کوبندهترین نطقها را در برابرش با صدای رسا و شجاعانه ایراد کنید اما از عدم کفایت و ناپختگی سیاسی ایشان سخن در کام نچرخانید و قلم بر لوح نگردانید چرا که پیشتر نیز دوست محترمی هم بر حسب جوانی و کم تجربگی، دکتر تاج گردون را ناپخته سیاسی خوانده بود اما گذر زمان نشان داد که آن مسول محترم بهای ناپختگی سیاسیش را چگونه پرداخت کرد.
راستی خواندن تاریخ هم آنچنان که میگویند شیرین نیست. موافقید؟!
از آجیل سفره? عید؛ فقط چند پسته? لال
مانده است. آنها که لب گشودند؛ خورده شدند
و آنها را که لال؛ ماندهاند؛ میشکنند
دندان ساز راست میگفت که
پسته? لال؛ سکوت دندان شکن است