مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 135
بازدید دیروز : 28
کل بازدید : 198400
کل یادداشتها ها : 121
خبر مایه



 

اخلاق...

سخت است از اینکه خود را فردی شیعه و مسلمان بدانیم و ادعای انسانیت ، شرافت ، ادب و اخلاق را در کارنامه دینیمان یدک بکشیم ، اما وقتی از درون آن کاغذ های بی روح و به دور از آن تاریخ کهن به امروز و گذشته دیروزمان بنگریم تنها چیزی که در آن یافت نمی شود ، اخلاقیست که روزی تنها به خاطر آن بر جهان تکیه زدیم و ادعای مدیریت آن را بر عهده گرفتیم!

و اما امروز شهوت قدرت طلبی و ریا کاری دنیویمان باعث شده است که همه چیز را برای رسیدن به این شهوت سیری ناپذیر حتی اخلاق را هم قربانی کنیم تا چند صباحی بر مسند قدرت تکیه زنیم!

اگر دیروز بی اخلافی تنها مختص غربی! ها بوده است!

اگر دیروز بی ادبی تنها مربوط به استکبار جهانی و انصارش بوده است!

اگر دیروز بی هویتی و عدم شناخت درست از انسانیت توسط ظالمان غربی و شرقی ترویج داده شده است!

اما ...

امروز متاسفانه ، در این سرای مادری ، بدون آنکه پای غرب ، شرق و دشمن همیشه در صحنه به میان باشد ؛ خود ما ایرانیان وارد این میدان سراسر سیاه و کدر شده ایم و آن خوی دیگر خود را که زیر نقاب خنده و لباس های مقدسی که شرافت هر آدمیست کنار زده ایم و بدون واهمه و نگاهی به گذشته خود چنان پرده حجاب ، انسانیت و شرافیت یک دیگر را میدریم و به دور از اخلاق آبرو و هویت انسانها را بی آنکه حقیقتی وجود داشته باشد یا به زندگی شخصی آنها احترام بگذاریم افشا می کنیم و اموال شخصی آنها را رصد میکنیم که گویی این کار امروز ما همان فتوای دیروزیست که بارها شعارش را داده بودیم و چندین بار برایش کفن پوشیده بودیم که ای مردم اخلاق از هر مقام و مسندی بالاترست!

ای مسئول آگاه! مطمئن باش نگاه های خصوصی به اموال شخصی و زندگی مردم  به دور از شریعت است و حتی از بعد انسانی هم عملی غیر اخلاقی و ناپسند است!

ای مردمی که ادعای شیعه بودن داریم ، حب و بغض این دنیا ارزشش را ندارد که به خاطر آنکه در این روزگار تاریک دو روز بیشتر بر مسند قدرت تکیه زنیم و حساب بانکیتان را به دور از اختلاس بار دیگر افزایش دهیم دست به هتک حرمت انسانها ببریم که گویی تنها ما حق هستیم  و دیگران بر حقند!

چنان آبروی آن انسان ، و آرامش آن خانواده و وحدت آن کشور را بر هم میزنیم که دیگر نه دلی برای انسانیت می سوزد و نه فکری برای  اخلاقی که روز به روز رنگ خود را میبازد درگیر میکند.

و اما امروز ...

امروز از اخلاق نوشتن و گریستن بر مرگش جرمی سنگین و آرزوی  دست نیافتنی شده است!

امروز از اخلاق گفتن به قدری واژه ای سنگین و دردناک است که خیلی ها به جرم آنکه نتوانستند بی اخلاقی کنند جایی در این سرا نداشته اند!

امروز اگر قلمت ، از نبود اخلاق بنویسد حرمتش را می شکنند

نگاه تیز بینت را کور می کنند

قلب مهربانت را  نامهربان می کنند

قدم هایت را بر نمی تابند و قلم می کنند

دستانت را برای حفاظت از آن به زنجیر در می آورند که نکند از حرمت و شان و قداست اخلاق بگویی ، بنویسی!

حتی اگر فکر کنی که شاید به قبای آن مسئول ، آن مردم  بر بخورد و بیدار شوند و بگویند که کجایی این هستی قرار دارند؟

و به چه قیمیت حاضر به پذیرش این موقعیت شده اند؟

آه که دلم خون است و قلم مسئول!

 وقتی اخلاق از  نگاه  این جامعه  رویایست تلخ !

چطور می شود از آینده نوشت و آرزوی طلوع آفتاب را در دل داشت!







طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ