سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 1
کل بازدید : 198246
کل یادداشتها ها : 121
خبر مایه


سایت استان: طی روزهای گذشته و پس از دیدار اصلاح طلبان استان با استاندار، مطالبی در برخی از سایتهای اصولگرا با عنوان(آقای استاندار با نخبگان و اصولگرایان هم جلسه بگذار) در واکنش به این دیدار منتشر شد.

201232 به اصلاح طلبان استان توهین نکنید

آقای احسان یوسفی از جوانان اصلاح طلب استان در پاسخ به این نوشته، مطلبی را برای سایت استان ارسال کرده است که در پی می آید:

تنها یک نشست صمیمانه کافی بود تا روح و روان جریان اصولگرایی که در انتخابات ریاست جمهوری 92 توفیقی را کسب ننمود و با رای ملت “نه” تاریخی را شنید اینگونه ناراحت و برآشفته شوند و با قلم های همراه با حسد و کینه و عصبانیت چنان بر روح سپید روزگار به قلم فرسایی مبادرت ورزند که متاسفانه در نوشته ایشان کرامت انسانی را ارج ننهادند و به توهین و تهمت به فرزندان شایسته این استان پرداختند!
نویسنده محترم!
پیش از آنکه به مطالب مطرح شده از سوی شما بپردازم لازم است از شخص محترم شما پیشاپیش پوزش بطلبم که نمی توانم هم چون شما به دیگران حمله کنم ، به آنان توهین و تهمت بزنم و به خاطر آنکه بعد از 8 سال از اریکه قدرت با رای مردم عزل شده ام به اخلاقیات که اساس و منش جوهر انسانیت است پایبند نباشم ، چرا که ما اصلاح طلبان آموخته ایم همواره و در هر شرایطی ” ادب مرد به زدولت اوست ” و آنچه باعث تمایز جریان اصیل اصلاح طلبی با اصولگرایی شده است نه مناسبات قدرت بلکه پایبندی به اخلاقیات و کرامت و عزت انسانیست که همواره به آن ایمان داشته ایم.

نویسنده محترم!

بیان داشته اید چرا استاندار محترم از نخبگان اصولگرایی دعوت نکرده اند؟
سوال شما همچون همان جمله زیباییست که بارها بیان شده است که “آزموده را آزمودن خطاست” و به حق این جمله ناب و قصار در باب جریان اصولگرایی صدق می کند اشخاص و تفکری که 8 سال متد فکری و خط راه بینشی و اجرایشان به دور از هر گونه مزاحمت و گروه فشار و خود سری و کفن پوشی در کشور به اجرا در آمد که ماحصل آن ، آثار نامطلوب و تورم افسار گسیخته را به همراه افزایشی بیکاری و گسترش ناهنجاری های اجتماعی را می تواند در کالبد و روح جامعه احساس کرد.
اما آیا 8 سال فرصت آزمون و خطا برای نخبگان اصولگرایی کافی نبود تا تفکر مدیریتی خود را به اجرا در بیاورند که اکنون باز هم خواستار دعوت آنها بر اریکه قدرت هستید؟
آیا 8 سال حضور بی دردسر در قدرت با وجود حاکمیت بلا منازع و هماهنگی قوا از صدر تا ذیل قوه مقننه و مجریه در کنار هم برای نخبگان اصولگرایی فرصت مناسب و کافی نبود که باز هم گلایه دوری از قدرت و فریاد تشنگی خدمت را سر می دهند؟
باید از نویسنده سوال شود تعریف شما از کلمه “نخبه” چیست؟ آیا کسیست که با همفکری و مشورت بدون تکروی با چاشنی صلح و ثبات و آرامش به ارائه برنامه های در جهت رشد و توسعه می پردازد یا نکند “نخبه” بودن همان تعریف گروه فشار و خودسری هستند که به دوراز اندیشه و تامل در کاری ابتدا آنان را انجام می دهند سپس به عواقب آن می اندیشند که نمونه بارز این نخبه بودن را متاسفانه در بازگشت سفر رئیس جمهور با صلابت کشورمان از نیویورک به تهران را در فرودگاه مهرآباد به وضوح دیدیم که نخبه بودن در کلام و تفکر برخی دوستان چه کاربرد و تعریفی دارد که البته خوشحال و خرسندم که هیچ گاه در چتر گسترده اصلاح طلبی خود را برتر از مردم و نخبه ای سر تر از ملت شریف ندانستیم که اینچنین ایجاد کننده هزینه های سنگین برای نظام مقدسمان باشیم.

حال مانده ام بر چه اساسی برای استاندار اصلاح طلب اعتدالگرای استان خط و نشان می کشید و برای ایشان برنامه ریزی می کنید که چگونه رفتار کنند و چگونه گفتار نمایند در حالی که در زمان مسئولیت دوستان همفکر شما بدترین توهین ها و تهمت ها را به فرزندان شریف این کشور و استان زدید تا جایی که غرور و تکبر در کلامتان رخنه کرده بود که با افتخار در پشت تریبون های مجلس فریاد می زدید “مرگ بر اصلاحات” و ” اصلاحات مرده است” و من متعجبم که چرا شما دوستان محترم اصولگرایی از فرزند استوار و توانمندی که به گفته خودتان مرده است اینچنین هراسانید؟

نویسنده گرانقدر!

در نوشته یتان متاسفانه ایراد داشته اید ” که برخی افراد در میان لیست ها دارای سوء پیشینه اخلاقی خوبی نیستند”! متاسفانه سخن شما ناپسند و دل خراش است که روح هر خواننده ای را آزار می دهد. من قصد دفاع و قضاوت در باب هیچ شخصیتی را ندارم چرا که آن را در حیطه وظایف خود نمی دانم اما ذکر این داستان کوتاه را ضروری می دانم که ” روزی فردی که به بد نامی در مدینه شهرت داشت و نزد عام و خاص نهی شده بود وقتی پیامبر را در ابتدای درب مسجد دید قصد حضور و نزدیک شدن به ایشان را کرد وقتی آن شخص بد نام به پیامبر(ص) رسید پیامبر فرمود، بگذار من به جای دیگری بروم می ترسم که آتش دوزخ تو مرا نیز فرا گیرد ؛ که در همین حین فرشته وحی نازل شد و فرمود: ای محمد(ص) پرودگار فرموده است که به تو بگویم اگر چه تو فرستاده و بنده محبوب و والای من هستی و برایت ارزش و قرب زیادی قائلم اما تو در جایگاهی نیستی که تعیین کننده بهشتی و جهنمی کردن بندگان من باشی و ممکن است به خاطر لحظه ای درنگ و تفکر بنده ای که یک عمر ناسپاسی کرده است به سوی من باز گردد و من بهشت را هدیه او بدارم”. حال دوست گرانقدر شما و هیچ شخص دیگری در جایگاهی نیستید که تعیین کننده روحیات افراد و بیان کننده خوب و بد دیگران باشید؟ مگر می شود شما خدا یا پیامبر خدا یا نکند دادستان عمومی کشور باشید که رای بر خودی و غیر خودی بودن این ملت می دهد؟
بر اساس کدام کارنامه درخشانتان است که خود را پاک و منزه و نیک سرشت می دانید و دیگران را به بی اخلاقی و به داشتن لکه های سیاه در زندگی متهم می کنید؟
خدا را به بزرگی حق تعالیش شکر که می گویند خدا عیب بندگانش را میبیند و می پو شاند اما اگر نعوذ بالله شما روزی خدا شوید یقینا برای تسویه حساب با رقیبان تفکری و عقیدتی خود دست به هر کاری می زنید!

آیا میل به قدرت سیر ناپذیر در وجودتان که طی این سالها در زندگی خصوصی مردم سرکشی کردید و پرونده های غرض ورزی زیادی ایجاد نمودید تا با ناجوانمردی رقیبان متفکر خود را از سر راه بردارید بس نبود که باز هم به بی اخلاقی روی آورده اید و تهمت می زنید؟ آیا شهد قدرت اینچنین شیرین است که حاضر به له کردن ایمان و آخرت خود و پاره کردن شرافت انسانی شده اید؟

اصولگرای محترم!

متاسفانه سراسر نوشته شما پر از تناقض و اشکالات فراوان است ، شما بر اساس کدام نشانه و کدام معیار ثابت کرده اید که جریان مردمی اصلاحات قصد عبور از رئیس جمهور خود را دارد؟
تعجب می کنم تا کی و چه زمانی جریان اصولگرایی اصرار بر دروغ پراکنی و انتشار اخبار خلاف واقع دارد؟
جریانی که همواره شعار پایبندی به اصول را سر می دهد اما هیچ گاه به اصول اخلاقی و انسانی پایبند نبود!
در نوشته یتان از برداشت شخصی خود اشاره کرده اید که با این دعوت مردم استان و نخبگان و خواص خارج از دایره مدیریت استان قرار دارند!

در این بین چند پرسش مطرح می شود که به اختصار شرح می دهم:

1-ابتدا لازم است متوجه شوید که استاندار محترم مسئول آنچه که بیان کرده و به مرحله عمل رسانده اند هستند، نه مسئول آنچه که شما برداشت کرده اید و یقینا استاندار هیچ گونه مسئولیتی در برابر آمال و آرزوهای شما نویسنده محترم ندارد.
2-اینکه “همه مردم استان ، نخبگان ” را در کنار هم قرار داده اید تا به خیال خام خود سعی در تقابل جریان اصیل اصلاح طلبی با قاطبه مردم داشته باشید ناپسند و زیبنده نیست! مگر فرزندان اصلاح طلب استان از جنس همین مردم آگآه و شریف نیستند؟ مگر سروهای تنومند اما زجر کشیده از تبر های اصولگرایی در طی این 8 سال از فرزندان همین آب و خاک نیستند که شما امروز آنان را دسته بندی می کنید؟ این اصرار شما بر خودی و غیر خودی کردن ملت و شهروند درجه یک و دو و سه این مردم بر اساس چیست که باز هم دست بردار آن نیستید؟
3-چگونه است امروز استاندار اصلاح طلب استانمان را به بیدادگاه خود احضار می کنید و ایشان را بر عدم دعوت از سران اصولگرایی مورد سوال قرار می دهید اما هیچ گاه در طی این 8 سال حاکمیت اصولگرایی هیچ گاه قلم روشنفکرانه شما که گویی ندای دلسوزی می دهد به رشته تحریر در نیامد که آقایان اصولگرای حاضر بر مسند قدرت چرا از اصلاح طلبان برای مدیریت کشوری که به قول دکتر رضایی به لبه پرتگاه رسانده اید کمک نمی خواهید!

آیا شما در طی دو دوره صدراتتان برعالی ترین مقام اجرائی کشور حتی یکبار اصلاح طلبان دانا و فهیم را برای ساخت ایران دعوت به همفکری نمودید که امروز اینچنین پر ادعا سخن می رانید و ندای شکایت سر می دهید که گویی حق واقعی کلام نافذ شماست؟

چرا شما هیچ گاه قلم فرسایی ننمودید؟
شما دوستان محترمی که بعد از اتمام دوره پر افتخار ریاست جمهوری سید اصلاحات خاتمی با شکوه حتی یک دفتر شخصی هم به ایشان ندادید و حرمت این سید عزیز و فرزند ارجمند انقلاب را که یار و همراه رهبری بود را نگه نداشتید، از کدام عزت و احترام و تکریم سخن می گوید که امروز استاندار شریف این استان را به بی توجهی به اخلاقیات و اصولگرایان متهم می کنید؟
آیا گذشته خود را فراموش کرده اید؟
ما شاید شما را روزی به خاطر تهمت ها و توهین های بی پایه و اساسی که بر هویت و جان و روح ما روا داشتید ببخشیم اما هرگز فراموش نخواهیم کرد.
4- چگونه است که دولت های محبوب خود را تنها نماد اصولگرایی می نامدید اما دولت تدبیر امید که به یمن راست قامتان ایران اسلامی چون سید محمد خاتمی و آیت الله هاشمی رفسنجانی و حضور مردی اخلاق مدار چون دکتر عارف را در همراهی دکتر روحانی که همه برند اصلاح طلبی را دارند را نادیده می گیرد و اینک منش دولتمردان تدبیر امید را در تکریم و احترام اصلاحات را نمی پسندید و به مقابله می پردازید؟ آیا دیدن واقعیت تلخ برای شما و شیرین به کام ملت بعد از 8 سال آزار دهنده است؟
5- اگر مردم خواستار مجدد حضور اصولگرایان در اریکه قدرت بودند هیچ گاه در انتخابات رای به تغییر و دکتر روحانی نمی دادند پس آیا زمان آن نرسیده است که به گفتار و منش ملت که خلاف خواسته های آرمانی شما دوستان محترم اصولگرایی بوده است احترام بگذارید و در قبال سخن اکثریت اجازه دهید آرامش و ثبات و اخلاق در ایران سایه افکند؟

نویسنده اصولگرای هم استانی!

از کدام آمار در شهرستانها نام می برید که اصولگرایان استان به دکتر روحانی رای داده اند؟
پرسش من از شما این است که مبنای شما کدام آمار و از سوی کدام مرجع می باشد که ادعا دارید رای اصولگرای استان به دکتر روحانی بوده است و سران اصولگرای استان به ایشان رای داده اند؟

آنچه مشخص و هویدا است این است که سران اصولگرایی در استان که همگان آنان را میشناسد در فضای انتخابات ریاست جمهوری هر کدام از آنها در ستاد های مرکزی آقایان قالیباف و جلیلی و رضایی و ولایتی بودند که لازم به ارائه اسامی نیستم چرا که مردم ما واقعیت ها را می دانند و عصر تاریکی به سر آمده است و دیگر نمی توان آنان را فریب داد و بر مقاصد خود دست یافت.

اما نکته مهم آن است که متاسفانه شما به حقوق شهروندی که هر شهروند ایرانی باید بدان آگاهی داشته باشد غافل هستید و به خاطر همین عدم اطلاع کافیست که مطلب شما پر از تناقص است.شما باید بدانید که رای دادن مخفی است و هیچ کس نمی تواند بر رای دیگری آگاهی داشته باشد. حال این سوال مطرح می شود که شما چگونه بر آرای مخفی افراد و سران اصولگرایی استان به دکتر روحانی آگاهی داشته اید در حالی که حضور آنان در ستاد های نامزد های اصولگرا مشهود بوده است؟آیا چشم بصیرت داشته اید یا نکند دست به شعبده بازی زده اید یا آنکه اساسا به رشته مهندسی علاقمندید؟

نویسنده حامی اصولگرایی!

در نوشتیتان بیان داشته اید افرادی که که با نظام ولایت فقیه میانه خوبی ندارد در لیست ها قرار دارند!
بهتر است دوستان درک کنند و به این نتیجه برسند که بنا بر جایگاه شهروندی که در نظام اسلامی دارند هیچ گونه حقی ندارند که بر افراد و اشخاص برچسپ ضدیت با ولایت و نظام بزنند تا با این برچسپ های که زایده خیال خودشان است به فرزندان شریف و عاشقان این نظام که برایش خون و جان و روحشان را با افتخار تقدیم کردند از دایره زندگی اجتماعی محروم شوند و بیشه را خالی زشیران ببینند.
گفتار و منش برخی از آقایان همانند اندیشه استالین می باشد که می گفت: باید واقعیت ها با عقاید ما منطبق شود نه آنکه عقاید ما با واقعیت منطبق شود” و چنان دایره ولایت پذیری را منحصر به خود می شمارند که پیشگامان انقلاب و یاران امام خمینی (ره) و رهبر فرزانه انقلاب نیز از دایره نظام حذف می شوند. اما بهتر است آقایان اقتدار گرا بدانند دیگر ملت تن به بازی نخ نمای آنان نخواهد داد و اجازه نمی دهد عده ای به بهانه های واهی فرزندان رشید اصلاح طلب این کشور را حذف کنند و آزار دهند چرا که ملت ما از تند روی های 8 سال خسته شده اند و آنچه امروز با آن سخت دست و پنجه نرم میکند حاصل زایش همان برخورد و گفنمان و بینش است و اگر امروز اصلاح طلبان بی ادعا اما زجر کشیده توسط عده ای که در اقلیت هستند اما همواره خود را اکثریت خواندند متهم می شوند به خاطر آن است که می خواستند هدیه ای که معمار کبیر انقلاب به آنان سپرده بود که فرمود اجازه ندهید انقلاب به دست نا اهلان بیفتند و به خاطر شناسایی و جلوگیری از همین انحراف بود که مورد توهین و تهمت اقتدارگرایان واقع شدند که بعدها دوستان اصولگرا وقتی آن انحراف را که زایده گفتمارشان بود کشف کردند به خاطر حل اینمعمای ساده برای خود پیام های تبریک فرستادند.
اما افسوس در روزی که نوه امام ، سید حسن خمینی نیز توسط افراطیون در جمع انقلابیون حذف می شود باید تاسف خورد که کسانی امروز دم از انقلاب و ارزش های انقلابی می زنند که خود حتی یک سیلی هم برای آن نخورده اند.
و من به ناچار مجبورم بار دیگر شما را به خواندن کتاب قانون اساسی کشورمان توصیه و تاکید کنم که همانا آگاهی چشم اسفندیار است چرا که در اصل 23 قانون اساسی ج.ا.ا تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‏ای مورد تعرض و مآخذه قرار داد و بگوید آیا تو طرفدار من هستی یا نه؟
یا طبق کلیات حقوق بیان می شود وقتی فردی در نظام سیاسی زندگی می کند حتی اگر به اصول آن نیز معتقد نباشد اما چون در آن نظام سیاسی و اجتماعی به زندگی و فعالیت روزمره مشغول است خواه یا ناخواه در حیطه حامیان و پایبندان به اصول آن کشور تلقی می شود . پس زیبنده است نویسنده محترم پیش از آنکه برای اشخاص رای صادر کند به ابزار و سلاح آگاهی تجهیز شود تا اینچنین موجبات اشتباهات پر تکرار را فراهم نیاورد.
و متاسفم می شوم که در طی آن 8 سالی که بهترین روزهای نظام و کشورمم به افول گرائید به خاطر نویسندگان محترمی چون این آقایان بود که حتی به ابتدایی ترین اصول قانون اساسی کشورمان آگاهی نداشتند و در حالی که ادعای مدیریت جهانی را داشتند.
بهتر است دوستان اصولگرا از توهین و تهمت به مردان و زنان اصلاح طلب کشور و استان خود داری کنند چرا که قدرت آنچنان زیبا و مقدس نیست که برای ماندن به هر قیمتی در آن حاضر به فراموش کردن تمام اصول انسانی شوند و اگر امروز اصلاح طلبان استان بعد از 8 سال بار دیگر در نشست صمیمی با استاندار با لبخندی بر لب و نگاهی پر امید حضور پیدا میکنند حاصل صبوری و احترام و شخصیت انسانی آنان است که به خوبی درک کرده اند تا زمانی که همراه و هم صدای ملتشان هستند همواره ماندگار و مورد عزت و سر بلندی مردم قدرشناسند که اگر در روزهای سخت تاریخی نتوانستند برایشان کاری کنند اما همواره به آنان افتخار کردند و از داشتن این چنین فرزندانی به آینده امیدوار بوده اند.
در پایان با قلمی که همواره مورد غضب قرار گرفت ، خم شد اما نشکست و لوح سپیدی که ترک برداشت اما پاره نگشت را با شعری به پایان می رسانم:
ما شقایق های باران خورده ایم
سیلی ناحق فراوان خورده ایم
ساقه احساسمان خشکیده است
زخم ها از تیغ و طوفان خورده ایم
تا چه بوده تاکنون تقصیرمان
تا چه باشد بعد از این تقدیرمان






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ