
یک استاد حوزه علمیه قم، از لوازم ضروری برای ایجاد حماسه سیاسی در کشور را، ایجاد رقابتی تنگاتنگ در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 دانست و گفت: آقای خاتمی هم اگر از آن مجرای طبیعی و از نظر قانونی وارد انتخابات ریاست جمهوری سال 92 شوند، میتوانند یک حماسه و موج مردمی را در فضای سیاسی کشور ایجاد کنند، کما این که دیگر رقبا و افراد هم میتوانند در خلق این حماسه نقش داشته باشند.
![]() |
حجت الاسلام محسن غرویان در گفت وگو با ایلنا، ضمن تبریک سال نو به همه مردم و با اشاره به نامگذاری سال 1392 از سوی مقام معظم رهبری به نام سال "حماسه اقتصادی - حماسه سیاسی"، اظهار داشت: این که رهبر معظم انقلاب امسال را به نام "حماسه سیاسی – حماسه اقتصادی" نامگذاری کردند، بر اساس دو پارامتر و دو نکته اساسی است.
وی افزود: مبارزه با شرایط نامطلوب اقتصادی و رفع مسئله تحریم های اقتصادی و مسائل خارجی و همچنین مسئله تورم و گرانی که در مملکت مشهود است، نیاز به یک حماسه آفرینی دارد که باید توسط ملت صورت گیرد و البته دولت هم جدای از ملت نیست، و از این روست که مقام معظم رهبری عنوان "حماسه اقتصادی" را مطرح نمودند؛ "حماسه سیاسی" را نیز از جهت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال 92 مطرح کردند که این دو مسئله، مهمترین مسائل سال 92 است و هدف گذاری مقام معظم رهبری هم برای این دو نکته مهم بود که امیدواریم ملت و دولت در جهت خلق این دو حماسه موفق عمل کنند.
مراسم تحویل سال 92 و جشن ملی نوروز بعدازظهر چهارشنبه در شهر پاسارگاد (آرامگاه کورش بزرگ) با حضور گسترده مردم برگزار شد. عکسهای مهدی یزدانی را از این مراسم ملی میبینید:
روزنامه خورشید متعلق به سازمان تامین اجتماعی در تیتر اول امروز خود تلویحا خبر از کاندیداتوری اسفندیار رحیممشایی در بهار 92 داد.
بهارنیوز:کدامیک از ملت عذرخواهی کنند؟ کل اصولگرایان یا یک فرد به نام احمدینژاد؟
اما با آمدن منجی پر حاشیه اصولگرایان در حالی که وعده مبارزه با فساد اقتصادی را میدادند و از عدالت سخن میگفتند و به دنبال تروج رفاه و تبدیل ایران به ژاپن اسلامی بودند گذشت زمان از آن شعارهای عوام پسندانه چیزی جز کاغذها و دیالوگهای تکراری بر جای نگذاشت به طوری که امروز فضای کشور در همه بخشها از چنان شده است که حتی بزرگان اصولگرایی چنان با مدیریت معجزه انگیز تفکر خویش آشنا شده اند که به صداقت ادعا میکنند رئیس جمهور بعدی که بر سر کار میآید فوق العاده کارهای مشکل و سنگینی را درپیش خواهد داشت!
کبنانیوز-احسان یوسفی ؛
16 اسنفد 1387 را وقتی در تاریخ زندگیمان ورق میزنیم ، نسیم خوش و رایحه دل انگیر مردی استوار و محبوب را به یاد می آوریم که اگرچه بعد از 4 سال توفیق اجباری از دیدن و شنیدن سخنان راه گشایش محروم بوده ایم اما با تمام سختی های حال حاضر و مسیر اشتباه پیموده شده ای که به اجبار ما را به آن کشاده اند باز هم یاد گدشته با حضور سید عبا شکلاتی هنوز هم شیرینی زاید الوصفی را در کام ملت ایجاد می کند ؛ که گویی باز یار خواهد آمد و غبار را از رخ ایران و ملت سربلند بر خواهد شست.
زمانی که سید محمد خاتمی سفر انتخاباتی خود را از شیراز آغاز نمود و قرار خود را بر حضور در یاسوج و سپس بوشهر گذاشت اصولگرایانی که مدیریت خوبی نداشتند، احساس میکردند که حضور خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری تاثیری در بازی شطرنج آنها نخواهد داشت و مورد استقبال ملت قرار نخواهد گرفت!
اما وقتی گذشته با افتخار ایران را مرور می کنیم ، ناخوداگاه دلت در گیر و داد جمعه با شکوه 16 اسفند 87 می ماند و اشک شوق بر گونه سرازیر می شود که گویی تنها لذت شیرینی که ملت به خاطر داریم ، تنها همان جمعه ایست که بعد از آن زمستان شیرین دیگر هیچ زنده باد بهاری به حقیقت نپیوست و بعد از آن هر بهاری که آمد دروغی بیش نبود.
مرد خوش سیما و محبوب ایران زمین وعده داد که جمعه را در دامان دنای استوار و در پهنای رودخانه بشار با ملت صادق و مهمان نواز لر سپری خواهد کرد و به مهمیانی این قوم بزرگ خواهد آمد.
مردم شریف و آگاه استان وقتی خبر آمدن خاتمی را تنها دو روز قبل از آمدن سید همیشه خندان شنیدند پیش از آنکه هم چون دیگران به رانت های دولتی متصل باشند و با هزینه های بیت المال سعی در انعکاس خبر آمدن یار خود را دهند چنان با شور و علاقه به حضور سید محمد خاتمی واکنش نشان دادند که در روزی که رئیس جمهور محبوب اصلاحات گام در مهد آریوبرزن دلیر نهاد شیر زنان و غیور مردان لر به استقبال او رفتند به طوری که ترافیک 25 کیلومتری استقبال از خاتمی در ایران به سرعت مخابره شد و شوک عظیمی به اصولگرایان وارد کرد؛ تا جایی که برخی از آقایان به خاطر آن موج عظیم و بینظیر که در استقبال از خاتمی صورت گرفته بود ، در روزنامه های پر تیراژ خود که از پول ملت تامین می شد سید ایران را تهدید به ترور کردند همچنان که “بی نظیر بوتو” را در پاکستان به خاطر محبوبیتش در بین مردم از صحنه روزگار ناجوانمردانه محو نمودند.
کبنانیوز- احسان یوسفی - دانش آموخته علوم سیاسی؛
این روزها دیگر حتی اصولگرایانی که تا دیروز حامی یک تاز احمدی نژاد بودند و تمام قد از ایشان دفاع و در مقابل با هر سخن نقدی ، منتقدین را به انواع برچسپ های غیر واقعی و ناعادلانه ای متهم می کردند به طوری که یکی از حامیان همیشگی آنان ، آقای مهدی کوچک زاده، از نمایندگان مجلس نهم، در تازه ترین بروز رسانی وبلاگش، پیرامون سخنان مقام معظم رهبری در ارتباط با جلسه استیضاح وزیر کار به آقای احمدی نژاد چنین نوشته است: «اگر در پیشگاه خداوند متعال استغفار ننموده و علنا از رهبری و مردم طلب بخشش نکنید من هیچ دلیلی برای ترجبح شما بر دیگر روسای قوا و استیضاح کنندگان خطاکار و لجوج نمی بینم!» چنان رئیس دولت دهم را مورد نقد و اعتراض قرار داده اند که گویی هر چه به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نزدیک تر شویم پازل فضای انتخابات چند وجهی ، و صد البته پیچده تر خواهد شد.
اما در این بین با توجه به حملایت سنگین و بی سابقه رسانه ها و فعالان سیاسی اصولگرا در طی قریب به یک سالی که بحث آمدن یار محبوب احمدی نژاد ، اسفندیار رحیم مشائی در کشور منتشر شده است و با توجه به تکرار رویه “بگم ، بگم ” احمدی نژاد در مجلس که به یکشنبه سیاه مشهور شود ، گویا باز باید آماده شنیدن رفتار های غیر منتظره و غیر قابل پیش بینی از سوی دولت و شخص احمدی نژاد باشیم.
اما در طی این یک سال منتهی به پایان کار دولت دهم دلیل حملات سنگین و شدیدی که علیه احمدی نژاد شکل گرفته است پیش از آنکه به خاطر ضعف و عدم کار کارشناسی از سوی دولت باشد بیشتر به خاطر فعالیت ها و تحرکات انتخاباتی تیم احمدی نژاد است که در طی این مدت تمام سرمایه های مادی و معنوی خود را بر کاندید مطلوب اما پر حاشیه خود هزینه کرده است و هرگز مایل نیست به خاطر دادن همچین هزینه های گزافی در پایان راه قید او را بزند یا به راحتی از کنار او گذر کند چرا که اساسا توان و کارایی و مدیریت دوستان اصولگرا در بالاترین سطح همین مقدار می باشد که در طی این چند سال بر کشور و مردم ظاهر شده است پس یقینا علت این نگرانی و حملایت اصولگرایان مخالف احمدی نژاد را نباید در فکر معشت مردم و آبادانی ایران بلکه باید در جای دیگر جستجو کرد.
کبنا نیوز:احسان یوسفی
این روزها هر کس از دید خود چنان تفسیرکننده دینی، اخلاقی و اجتماعی شده است که گویی عدهای بحر العلوم میباشند و مایلند در همه زمینهها و در اکثر رشتهها اظهار نظر کنند تا نشان دهندمرد این میدان بیرقیب هستند!
گاه و بیگاه سخنانی از سوی برخی مقامات اعلام میشود که اگر تنها به خاطر داشتن آن مسند حقوقی نبود صرف شنیدن و پاسخ دادن نیز اهمیت چندانی نداشت اما وقتی از سوی کادر و سازمانی عدهای به ارائه تراوشات فکر و ذهنی خود از تریبون ملت بر میآیند و در مقام ارشد به دکترین خود میپردازند اگر چه به مناصب قدرت و قضایی وصل هستند و از دایره امنیت برخوردارند اما باید در مقابل گفتارشان بیدار شد و در برابر آنچه که بدان اندیشه نکردهاند استوار ماند و در قامت پاسخگویی بر آمد تا
«… خوب بدانند در این ایل غریب … گر پدر مرد، تفنگ پدری هست هنوز
گرچه مردان قبیله همگی کشته شدند … توی گهواره چوبی پسری هست هنوز
آب اگر نیست نترسید که در قافلمان … دل دریایی و چشمان تری هست هنوز»
کبنانیوز؛ احسان یوسفی-دانش آموخته علوم سیاسی
شاید جمله فوق کوتاهترین و اثر بخشترین عبارتی باشد که این روزها میتوان در جواب اقلیتی که همواره خود را اکثریت خواند و بر هیچ اصولی پایند نبودند و بر اصلاح طلبان و نمایندگان آنان در بهارستان «دکتر تاج گردون» بدون تدبیر و منطق به جای نقد، تخریب هدف دار و غرض ورزانه میکنند باشد تا شاید در روزگاری که این افراد دیانت خود را در راه مقاصد دنیوی چوب حراجش زدند حداقل در این زمان اندک که خورشید مسولیتشان رو به غروب است اخلاق را حتی برای حفظ ظاهر رعایت کنند تا اگر روزی در تاریخ به قضاوت آنان نشستند از دایره ادبشان یادی کنند اما افسوس که اخلاقیات گوهری نایاب در کیسه دوستان است.
اینک من نیز به دفاع از شرافت اهل قلم و سپس نقد تفکر اقتصادی و سیاسی آن رئیس دولت با رعایت ادب و احترام خواهم پرداخت تا در روزگاری که تفاوت برخی از دوستان به درجه مسولیتشان است بگذار برای ما اصلاح طلبان ادب و اخلاق و انسانیت باشد.
افسوس جناب آقای مظاهرپور مقاله شما که حاکی از الطافتان به نماینده استانمان دکتر تاج گردون تنها به جرم اصلاح طلب بودن را، مطالعه کردم و از اینکه آن نماینده اصلاح طلب بر اساس تخصص و تجربه رئیس دولت را مورد بازخواست قرار داده بود چنان خاطر مبارک شما را مکدر کرده بود که جوابیهای که کمی دور از ادب بود را به رشته نگراش در آوردید و به دفاع از رئیس محبوب اصولگرایی و تخریب این نماینده مردمی پرداختید.
اینک من نیز به دفاع از شرافت اهل قلم و سپس نقد تفکر اقتصادی و سیاسی آن رئیس دولت با رعایت ادب و احترام خواهم پرداخت تا در روزگاری که تفاوت برخی از دوستان به درجه مسولیتشان است بگذار برای ما اصلاح طلبان ادب و اخلاق و انسانیت باشد.
نویسنده محترم با خود میاندیشم که چه طور ممکن است دکتر تاج گردون با داشتن سوابقی چون معاون امور اقتصادی و هماهنگی برنامه و بودجه، عضو هیئت علمی موسسه عالی و آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی دبیر شورای اقتصادی کشور، مشاور رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و داشتن فوق لیسانس برنامه ریزی سیستمهای اقتصادی از فهم وتجزیه و تحلیل آمار و ارقام اقتصادی عاجز است اما رئیس دولت نهم و دهم اصولگرایی با تخصص در مهندسی و برنامه ریزی حمل و نقل ترافیک چنان کاردان و توانمد در اقتصاد میباشد که 2*2= 5 میکند و تورمی که در دولت عظیم اصلاحات با فروش نفت 19 دلاری به رقم 10/5 را دریافت کرده بود با تزها و تصمیمات اقتصادی دولت خویش چنان این تورم را افسار گیسخته کرده است که ماندهایم کدام عدد را برای معرفی آن انتخاب کنیم تا جو عمومی جامعه مشوش نشود و خم به ابروی کسی وارد نیاید؛ این در حالی است که دولت محبوب اصولگرایی شما لقب پر فروشترین دولت بعد از انقلاب از نظر صادرات و استخراج نفت را با خود به به همراه داشته است.
خالی از لطف نیست اگر جایزه نوبل اقتصادی را نیز به شخص محترم رئیس دولت اصولگرایی نیز اهدا کنند تا در کنار تز مدیریت جهانی فکری نیز به حال مدیریت اقتصادی دنیا کنند!