ییسجمهور گفت: عدهای که دو هزار کیلومتر از ملت عقب هستند، چنین اتفاقی نخواهد افتاد که ملت اینها را دو پله بالاتر ببرد.
به گزارش بویرنیوز، محمود احمدینژاد عصر امروز در جمع جوانان و نخبگان اصفهان اظهار کرد: نگاه ملت ما به فراز بالاتری کشیده شده است و ملت ما در طبقه سیصدم هستند، آنگاه برخی در زیرزمین برای ملت نقشه میکشند و ادبیاتشان هم مفهوم نیست.
وی تصریح کرد: طراز ملت ایران بالا کشیده شده و جهانی نگاه میکند و به دنبال عدالت جهانی و تولید جهانی هستند. یک عده اما دو هزار کیلومتر عقبند و هرگز چنین نخواهد شد که ملت اینها را دو پله بالاتر از خود بگذارد.
رییسجمهور با بیان اینکه “امروز مسئولیت ملت ایران مسئولیتی تاریخی و بزرگ است”، افزود: مقاطعی در ایران گذشت که عدهای تصور کردند به قله رسیدند، اما بعد معلوم شد که اینگونه نبوده است. تصور به قله رسیدن و اطمینان خاطر یعنی سکون و توقف و گاه حتی عقبگرد که خیلیها دچار آن شدهاند. آنها فکر کردند انقلاب که شد و حکومت جمهوری اسلامی شکل گرفت، همهچیز تمام شد و به قله رسیدند اما همین احساس اطمینان یکی از خطرهای بزرگ در مسیر کمال است و سکون و حتی سقوط در پی دارد.
احمدینژاد با بیان اینکه “حرکت کمالی یک حرکت بینهایت است”، اظهار کرد: انقلاب ما یک انقلاب عظیم بود که بنیانهای فکری، اخلاقی ما را متحول کرد اما خیلیها خیال کردند که جمهوری اسلامی که شد، همه چیز تمام شد و به دنبال کارهای خودشان افتادند و امروز شما میبینید که چه خبر است.
وی با اشاره به فضای معنوی زمان انقلاب گفت: اگر در جمع نیروهای انقلاب کسی حتی به اندازه نیم ساعت به فکر خودش بود، از چشم دیگران میافتاد. افرادی بودند که حقوق نمیگرفتند یا بخشی از حقوقشان را برمیگرداندند اما متاسفانه آن غفلت و اطمینان خاطری که گفتم، برخی را به جایی رسانده در دریافت حقوق مسابقه میدهند.
احمدینژاد ادامه داد: یکی از آقایان که خیلی به دولت بد و بیراه میگوید و هر روز به دولت تهمت میزند، یک دوره فرصت گیرش آمد و همان دوره استفاده کرد و 10 – 11 میلیارد بُرد. چهار – پنج سال است که دنبالش هستیم که آن را برگرداند، اما انگار نه انگار. 25 – 26 میلیارد به رفیقش داده و او هم به دنبال کاسبی رفته است. زد و بند برای یک عده امروز عادی شده است. یک آقای دیگری هم که نسبت به دولت خیلی تند است، یکبار پیش من آمد و بحث کرد که انقلاب باید حفاظت شود و لذا نیاز به حزب دارد. این احزاب باید رقابت کنند تا انقلاب حفظ شود. من پرسیدم که چگونه؛ او جواب داد که دو جناح داریم که برای فعالیت نیاز به پول و هزینه دارند. من پرسیدم خب چه کار کنیم و او جواب داد دو شرکت نفتی را به آنها بدهید و از آنان پول نگیرید تا انقلاب را حفظ کنیم. به او گفتم همین را بنویس و به من بده، او نوشت و من الان نامه را در خانه دارم (خنده حاضران). من گفتم قرار بود ما از خودمان برای انقلاب مایه بگذاریم نه اینکه…
ستاد ملی جوانان اصلاح طلب و حامی خاتمی با حضور 92 نفر از اعضای جوان فعال در سطح کل کشور با انتشار بیانیه ای اعلام موجودیت کرد. این ستاد در بیانیه خود ضمن اشاره به زخم های به جا مانده از انتخابات سال 88 و ضرورت التیام بخشی به آنها آورده است: "از انتخابات پیشین ریاست جمهوری، زخم هایی به جا مانده که التیام آنها وظیفه هر فرد متعهد، عاقل و دوراندیشی است. در این فاصله جان هایی پاکباز شدند، تن هایی رنج حبس و حصر کشیدند و هزینه هایی بر کشور و برخی سرمایه های آن تحمیل شد که همه علاقمندان به سرنوشت ملک و میهن را آزرد."
این بیانیه ضمن انتقاد از مدیریت اجرایی کشور، وضعیت اقتصادی و سیاست خارجی دولت را مورد انتقاد قرار داده و گفته است که انتخابات 92 با حضور سید محمد خاتمی می تواند تبلور "جشنواره جمهوریت نظام" باشد.
اعضای امضاکننده این بیاینه از فعالان سیاسی و جوانان اصلاح طلبی هستند که در انتخابات سال 88 در ستادهای مختلف از کاندیداتوری میرحسین موسوی حمایت کرده بودند و بعضاً بعد از انتخابات به زندان هم رفتند.
متن کامل این بیانیه و امضا کنندگان آن به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
"فبشر عباد الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه"
در آستانه یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، کسانی که دلبسته هم میهنان خود، سرنوشت کشور، آرمان های انقلاب اسلامی و نظام برآمده از ایثارگری های فراوان هستند، در تکاپویی تازه برای سپردن امور اجرائی کشور به دستانی پاک و با کفایتند تا اجرای بدون تنازل قانون اساسی را محقق سازد.
از انتخابات پیشین ریاست جمهوری، زخم هایی به جا مانده که التیام آنها وظیفه هر فرد متعهد، عاقل و دوراندیشی است. در این فاصله جان هایی پاکباز شدند، تن هایی رنج حبس و حصر کشیدند و هزینه هایی بر کشور و برخی سرمایه های آن تحمیل شد که همه علاقمندان به سرنوشت ملک و میهن را آزرد.
همچنین ضعف های مشهود در مدیریت اجرایی کشور، زندگی معیشتی مردم را با وجود وعده های بسیار مبنی بر آوردن پول نفت بر سر سفره ها دچار تنگی و مشکلات کم سابقه کرد. در کتار مدیریت ضعیف اقتصادی، ماجراجویی در سیاست خارجی که برخلاف سیاست تنش زدایی در دوران اصلاحات به کار گرفته شد، کار بدخواهان ایران در عرصه بین الملل را برای اعمال تحریم ها تسهیل کرد تا مشکلات اقتصادی مردم مضاعف شود. این در حالی است که در طول دوران 8 ساله دولت های نهم و دهم، درآمد افسانه ای نفت، کشور را در آستانه جهش اقتصادی و رفع بسیاری از مشکلات شغلی و معیشتی قرار داده بود.
اما گذشته، با همه شیرینی و تلخی هایش گذشته و باید که چراغ راه آینده باشد.
انتخابات خرداد 1392 بهترین موعد برای ساختن فردا، التیام زخم های موجود و همدلی و همکاری ملی برای بهبود اوضاع کشور است.
قابل کتمان نیست که این زخم ها باعث شد تا رقبا و بدخواهان این مرز و بوم، چشم طمع بر مشکلات و اختلافات داخلی ما بندند. هرچند که این اراده شوم با واکنش تند و غیرتمندانه همه طرف های درگیر در اختلافات داخلی مواجه شد و بیگانگان را متوجه اشتراک نظر و عمل هماهنگ همه ایرانیان در مقابل تحرکات بیرونی کرد، اما کیست که نداند، حل اختلاف ها و سپردن تعیین تکلیف آنها به انتخابات و صندوق رای می تواند ما را در برابر زیاده خواهی دشمنان، نه واکنش گر که کنشگرانی فعال بسازد و جایگاه رفیع کشورمان را در جهان بازیابی کند؟
این آرزو که می رفت به "رویایی دور" بدل شود، خوشبختانه در نوروز امسال با بیانات مقام معظم رهبری، به "امیدی نزدیک" بدل شد. انتخابات را "مظهر اراده ملی" دانستن، امتداد راه تابناک میزان دانستن رای ملت است و چه خوب که این بیان ارزشمند توسط شخص ایشان تبیین و به معنای حضور همه سلایق در انتخابات تفسیر شد تا راه بر انحصارطلبان بهانه جو بسته شود و نگاه ها به انتخابات 92 برای بدل شدن به "جشنواره جمهوریت نظام" امیدوارانه تر گردد.
بر اساس این تحلیل و بر مبنای ادای تکلیف امر به معروف و نهی از منکر و ایفای نقش در تعیین سرنوشت کشور، و با این اعتقاد که مسیر اداره کشور نیاز به تغییراتی اساسی دارد، اینجانبان با تاکید بر حق آحاد ملت و همه سلایق پذیرنده قانون برای داشتن کاندیدا در انتخابات مختلف، ضمن اعلام آمادگی برای راه اندازی ستادهای انتخاباتی نماد و سمبل جریان اصلاح طلبی جناب آقای سید محمد خاتمی، ایشان را کاندیدای خود برای انتخابات آتی ریاست جمهوری معرفی کرده و امیدواریم با بهره گیری از این چهره معتدل و مصلح، بار دیگر امیدها برای فردایی بهتر در دل هایمان جوانه بزند.
هنگام غروب آفتاب است، و ما صبح را دوست داریم.
امضا کنندگان:
سید محمد خاتمی: "وقتی هرکسی به من دسترسی دارد و یا صدا و نظرش را به من می رساند؛ از من می خواهد که بیایم...
من این تشخیص را بر تشخیص خودم ترجیح می دهم."
صادق زیباکلام در روزنامه اعتماد نوشت:
سخنان آیتالله مصباح در مخالفت و حمله بسیار تندشان به اصلاحطلبان از یکسو با دخالتی کمسابقه در کار شورای نگهبان همراه بود و از سوی دیگر با تناقضی آشکار در عقیدهشان پیرامون اصلاحطلبان و اینکه آنان حمایت و پشتوانه مردمیشان را از دست دادهاند. اینکه ایشان میگویند که شورای نگهبان رهبران اصلاحطلب را ردصلاحیت خواهد کرد دقیقا به چه معناست؟ آیا ایشان دارند در حقیقت حکم میدهند که شورای نگهبان باید در صورتی که رهبران اصلاحطلب داوطلب نامزدی ریاستجمهوری شدند آنان را ردصلاحیت کند؟ یا اینکه دارند صرفا احتمال میدهند که ممکن است آنان ردصلاحیت شوند؟فحوای کلام ایشان به گونهیی است که در حقیقت دارند به شورای نگهبان میگویند که یک وقت در ردصلاحیت اصلاحطلبان تردیدی به خود راه ندهید.
چنین پدیدهیی اگر نگفته باشیم کمسابقه، به طور یقین بیسابقه است که یک رهبر روحانی به واسطه موضعگیریهای سیاسی در کار شورای نگهبان دخالت کرده و از آن شورا بخواهد که این فرد یا این یکی را ردصلاحیت کند. فرض همه ما بر آن است که شورای نگهبان تحت تاثیر و نفوذ این یا آن چهره و شخصیت سیاسی یا روحانی تصمیمگیری نکرده و صرفا براساس شواهد، بینات، دلایل و قرائنی که خود به آنها رسیده نامزدی را ردصلاحیت خواهد کرد. موضعگیری آیتالله مصباحیزدی مقدم بر هر امر دیگری خدشه وارد کردن و بیاعتبار کردن نهاد شورای نگهبان است. اما فرض بگیریم که خطاب ایشان به شورای نگهبان مشورتی است و ایشان دارند به شورای نگهبان میگویند که نظرشان آن است که رهبران اصلاحطلب صلاحیت تایید و شرکت در انتخابات را ندارند.
اما فرض بگیریم که خطاب ایشان به شورای نگهبان مشورتی است و ایشان دارند به شورای نگهبان میگویند که نظرشان آن است که رهبران اصلاحطلب صلاحیت تایید و شرکت در انتخابات را ندارند.
سوال اساسی چه از آیتالله مصباح و چه از شورای نگهبان آن است که مگر قرار نیست که شورای نگهبان طبق قوانین و حسب مستندات و ادله ردصلاحیت کند؟ اگر قرار شود که ادله، مستندات و قانون ملاک قرار گیرد، به استناد کدام دلیل یا دلایل رهبران اصلاحطلب باید ردصلاحیت شوند؟ از جناب مصباحیزدی یا شورای نگهبان باید پرسید آن جرم و تخلفی که رهبران اصلاحطلب مرتکب شدهاند کدام است که به موجب آن صلاحیت شرکت در انتخابات را از دست دادهاند؟ واقعیت تلخ آن است که شورای نگهبان در مواردی در گذشته نامزدهایی را اعم از داوطلب نمایندگی برای مجلس یا ریاستجمهوری ردصلاحیت کرده و هر چقدر هم که داوطلب اصرار ورزیده که آن شورا دلایل ردصلاحیت وی را ذکر کند، شورای نگهبان هیچ پاسخی نداده است.
در مواردی به این دلیل بسنده کرده که به واسطه حفظ آبرو و حیثیت داوطلب از اعلام دلایل خودداری میکنند و زمانی که داوطلب با اصرار خواستار آن شده که نگرانی از بابت از بین رفتن آبرو و حیثیت او نداشته و از شورای نگهبان میخواهد که آن شورا دلایل و مستندات قانونی ردصلاحیت وی را در معرض افکار عمومی قرار دهد، شورای محترم نگهبان اساسا هیچ پاسخی نداده است.
به نظر میرسد که متاسفانه مساله تایید صلاحیت به تدریج دارد بدل میشود به یک اهرم یا مکانیزمی که براساس آن ما با هرکس که موافق نیستیم وی را ردصلاحیت میکنیم. این گونه برخورد کردن شورای نگهبان که مخالفان، منتقدان و ناراضیان را از حق شرکت در انتخابات محروم میسازد در تضاد و تناقضی بنیادی با اساس و مبنای مردمسالاری قرار میگیرد.
ابتداییترین، اولیهترین و بنیادیترین اساس مردمسالاری آن است که مردم بتوانند آزادانه به هر نامزدی که مورد نظرشان است رای دهند. با هر بهانهای، با هر صلاح و مصلحتی و به هر شکل و صورتی و به هر دلیلی که این اصل بنیادی و مبنایی مردمسالاری خدشهدار شود و مردم نتوانند به فرد و افرادی که تمایل دارند رای بدهند، اطلاق لفظ مردمسالاری به آن نظام سیاسی با دشواری روبهرو میشود. چرا که این دیگر مردم نیستند که انتخاب میکنند بلکه یک نهاد و یک مرجع دیگری به مردم دارد میگوید که شما نمیدانید، عقلتان نمیرسد و خیر و صلاح شما در این است که به این فرد یا آن یکی که ما میگوییم رای دهید و آن نامزدی که خیر و صلاح شما در انتخاب وی نبوده را کنار گذاشتهایم.
اما درباره این فقره که جناب مصباح میفرمایند مردم از اصلاحطلبان برگشتهاند و آنان دیگر محبوبیت و مقبولیتی در بین طرفدارانشان ندارند، فقط به ذکر یک نکته بسنده میشود. اگر آیتالله مصباح به واقع اینقدر مطمئن هستند که اصلاحطلبان محبوبیت خود را از دست دادهاند و مردم از آنان برگشتهاند، پس چرا از طریق مکانیزم ردصلاحیت میخواهند جلوی ورود آنان را بگیرند؟ شما که مطمئن هستید اصلاحطلبان محبوبیت و مقبولیت خود را از دست دادهاند پس چرا این همه نگران حضور آن در انتخابات پیش رو هستند؟
هشتاد و پنج نفر از فعالان دانشجویی پیشین و فعلی دانشگاههای سراسر کشور با ارسال نامهای خطاب به آقای خاتمی، رئیس جمهور پیشین کشور از او درخواست کردند تا در انتخابات آتی ریاست جمهوری به عنوان نامزد وارد رقابت شود. متن این نامه به شرح زیر است:
|
این روزها در گیر داد یکی از موانع آیندم قرار دارم.
همه در مقابلم ایستاده اند با زور،نفوذ و لابی های قدرت !
به خیال به زانو در آوردن من!
به شوق خم کردن قامتم به نشانه تعظیم !
به امید شکستن شرافتم ؛قلمم.....
اما مخالفان من راه را اشتباه رفته اند!
مرا هنوز هم نشناخته اند...
در خیال خام خود گمان میکنند قله ها را پیموده اند و اکنون در نزدیکی بام آن قرار دارند ، اما افسوس که شخصیت و اقتدار آنان پی در پی در برابر وجدان های ملت در حال سقوط است و من نیز در برابر این قدرت عظیم غوغاگر یک دست تنها لبخندی بر لب دارم و به آینده نچندان دور امیدوارم چون من خدایی دارم که آنان در کیش خود ندارند...