سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 75
بازدید دیروز : 28
کل بازدید : 198340
کل یادداشتها ها : 121
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

         

عصر امروز ، شنبه واقعا برای من به یاد ماندی و دلچسپ بود!

انتصاب آقایان دکتر  جعفر توفیقی برای تصدی وزارت علوم و همچنین دکتر نجفی برای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اتفاق  خوب و رخدادی دلنشین بود که توسط رئیس جمهور ایران دکتر روحانی  رخ داد.

به این خاطر این اتفاق واسم ماندگار هست چون آقای توفیقی از همون ابتدای امر وزیر پیشنهادی علوم بودند اما  در ادامه مسیر اتفاقاتی رخ داد که بنا به دلایلی ایشون  حذف و آقای میلی منفرد  گزینه پیشنهادی وزارت علوم میشن؛ که متاسفانه مجلس اصولگرا با بی تدبیری محض به ایشون رای اعتماد نداد.

همون اتفاقی که برای دکتر نجفی فهیم و محبوب رخ داد و جواب فهم و شور و شعور این دو عزیز اصلاح طلب و محبوب وطنی رو آقایون به اصصلاح اصولگرای مجلس با عدم رای اعتماد پاسخ دادند.

به خاطر عدم رای اعتماد آقایان نماینده به این دو وزیر پیشنهادی  سیل عظیمی از جوانان ، دانشجویان ، اساتید و حوزه علم و فرهنگ و دانش خیلی ناراحت و غمگین بودند که نتیجه تعامل دکتر روحانی با این مجلس اصولگرایی غیر قابل قبول و در خور شان نبوده است.

اما امروز وقتی انتصاب دکتر توفیقی برای سرپرستی وزارت علوم و دکتر نجفی به عنوان معاون رِیس جمهور و ریاست سازمان  میراث فرهنگی و گردشگری رو شنیدم در پوست خود نمیگنجیدم!

چون حضور دکتر توفیقی و دکتر نجفی در راس وزارت علوم و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اتفاقی میمون و صد البته پیامی معنار دار و استوار به مجلس اصولگرایی بود که وقتی در بازار بده بستان سیاست وزارت کشور به آنان داده شد قرار بر این بود کل کابینه نیز رای اعتماد بگیرد اما جواب این عهد شکنی مجلس را دکتر روحانی با انتصاب شابسته دکتر توفیقی و دکتر نجفی پاسخ دادند  تا آقایون بهارستان نشین بدانند این تازه اول بازی هست و سزای بی وفایی و عهد شکستن پاسخ صریح و کوبندست!

دکتر روحانی پاسخ داد جواب احترام بی احترامی نیست!

سکوت من از ، رضایت نیست!

جواب تعامل ، عهد شکنی نیست!

و اما جواب بد قولی و عدم ثبات پاسخ صریح ، کوبنده و قاطع هست!

حالت دوستان بهارستان نشین که کمتر از 48 ساعت از عدم رای اعتماد مجلس به وزرای پییشنهادی خرسند بودند امیدوارم با شنیدن این انتصاب های به جا و شایسته کامشان تلخ نشود!



  

سلام به همه دوستان عزیز و ارجمندم.

قریب به 2 ماه بود که متاسفانه وب پارسی بلاگ به دلایل نامعلومی از دسترسی من خارج بود و بدین جهت نمی تونستم وبلاگمو به روز کنم ، به همین خاطر  این چند روزی که مشکل به وجود امده رفع شده با انرژی مضاعف و اراده ای پولادی بیش از گذشته در کنارتون خواهم بود و به نوشتن رخ داد های که نسبت به آنها علاقمندم مشغول خواهم شد.

امیدورام شاد و تندرست و پیروز باشد


  

ehsan_yosefi

هیچ گاه جمله سید محمد خاتمی را فراموش نمی کنم که فرمود: “آقایان اقتدار گرا و انحصار طلب برای آنکه کمر دولت اصلاحات را خم کنند تا در برابر مطالبات به حق ملت  قادر به پاسخ گویی نباشد از هیچ تلاش غیر انسانی و غیر اخلافی دریغ نمی کردند به طوری که در هر 9 روز برای دولت محبوب اصلاحات  1 بحران می آفریند تا به خیال خام خود  ملت را از اندیشه و گفتمان ناب اصلاح طلبی نا امید کنند ” ؛ این روزها وقتی به تیتر روزنامه ها و خبرگزاری های خاص جناح تندر و افراطی رقیب  گوشه چشمی می اندازیم  گویا این  تندروی ها و انحصار طلبی های پر هزینه هنوز هم مایل به تمکین نظر و رای اکثریت ملتی که به تفکر و منش و راهشان نه تاریخی گفتند ، نیستند و بار دیگر در صدد آشوب روانی و تخریب دولت منتخب اصلاح طلب و اعتدال گرای ایران اسلامی بر آمده اند تا به با افکار بسته خود ، شکست زجر آور و درد ناک 24 خرداد 92 را با تلقین های شبانه و قلم های همراه با  ناراحتی و عصبانیت را به سود خود مصادر کنند که  همان پروژه ایجاد بحران های ضد ملی گویا پیش از موعد  خود در دوره ریاست جمهوری دکتر حسن روحانی آغاز شده  است و این بارقرار است  در هر 1 روز 9 بحران برای آن دولت ایجاد کنند .
جناب فریدونی!
من یک نویسنده ام ! مانیفست یک نویسنده و آنان که شرافت نویسندگی ، قلم را در دست دارند این است که هر چیز را در این دنیا بها و ارزشی دانند  اما قلمی که توتم من است فروختی و ارزش گذاری نیست و ممکن است همه چیز خود را به قیمت بگذاریم اما مطمعن باشید این زبان گویای جامعه خاموش شدنی نیست.
وظیفه نویسندگی نقد و تجزیه و تحلیل است نه تخریب ؛ اگر بیان واقعیات قلم من ، شما و جریان مطبوعتان را می آزارد  ، تقصیر نگارنده چیست؟
این که شرح قطره ای از رخداد های نابسمان تفکر سوم تیر که تا سالها بر چهره ایرانی که غبار بر روی خود می بیند خواهد نشست و باید به ملت گزارش شود آیا تاوانش را باید قلم های استوار دهند یا مسولین و دوستان محترم شما!
جناب فریدونی!
من نویسنده ام ، کیهانی نیستم! من به شریعت اعتقاد دارم اما ، شریعتمداری نیستم!
من نویسنده ام ، اما اهل تهمت و توهین کیهانی نیستم.
من نویسنده ام ، اما  اهله  تقدس سازی و سیاه نمایی شریعتمداری نیستم!
من نویسنده ام ، قلمم منور آگاهیست اما هاله نور نیستم!
من نویسنده ام ، اما جملات من حیوان و بزغاله و توهین به مخالفم نیست!
من نویسنده ام ، اما قصه گوی دروغ پردازی های بی سند نیست!
من نویسنده ام ، آزاد نویسم اما اهله تفتیش عقاید نیستم!
من نویسنده ام ، اصلاح طلبم ، اما کیهانی نیستم!

ادامه مطلب...

  
کبنانیوز؛ 

 احسان یوسفی-

اینکه بخواهیم  تجارب تلخ و رخداد های سوز ناک  سوم تیر و  حاکمیت اجرایی اصولگرایانه احمدی نژاد را به رشته قلم در آوریم کاری ساده است اما  تکرار آن چه که بر پیکره ایران، روح و روانی ایرانی گذشته است دردناک و سوز ناک است که به همین خاطر است  سعی بر آن دارم از گذشته پلی به سوی آینده ای درخشان بسازیم تا شاید  امیدها دو را به جوانه سبز بزنند و  ایران را  سرسبز کنند.
شرایطی که امروزه در آن به سر می‌بریم پیش از آنکه در جستجوی علت ها و معلول های آن باشیم یقینا شایسته این ملت و این مردم نیست! مردمی که روزی صاحب عزت و شان در منطقه و حتی جهان بودند اما دگر روز به خاطر  سلسه رفتارهای غیرمنطقی و کنجکاوی های بی مورد اینک مورد اتهامات بیشماریست که حتی اجازه دفاع از خود را نیز ندارد که  اینک بعد از 8 سال مدیریت اصولگرایانه تاریخ بار دیگر تکرار شد و غزل خداحافظی یار دیروز و غریبه امروز مردی که اصولگرایی آمد و اصولگرایایی که همچنان میل به قدرت دارد را نمایش می دهد.


ادامه مطلب...

  
کبنانیوز؛ 

کبنا نیور؛ احسان یوسفیehsan-yousefi

توضیح: مطلبی که می‌خوانید از سری یادداشت های بینندگان ما است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.

بعد از ماه ها کش و قوس و فراز و نشیب های بسیار بالاخره آیت الله هاشمی رفسنجانی کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری  ایران شدند.
با توجه به فشار های زیاد داخلی و بین المللی که توسط سیاست های  مدیران و مسولین فعلی بر کشور و ملت ایران وارد شده است به طوری که  ثبات سیاسی و اقتصادی  را نیز تحت تاثیر خود قرار داده و بر زندگی مردم اثرات شدید و زیان باری را روا ساخته  است؛ بار دیگر فرزندان این میهن  که به آینده نظام و این ملت علاقمند بودند، تصمیم به حضور فعالانه در انتخابات نمودند تا بتوانند با حضور حماسه ای مردم  روزنه ی امیدی به  سوی تغییری مثبت در جهت اهداف مردمی و کشوری ایجاد کنند.
  

* دلم می سوزد از این بی عدالتی های ....*
*
دلم می گیرد از این بی فرهنگی ها و بی خردی ها...*
*
خسته ام از این رفتار های دوگانه ، این تبعیض های بیشمار ، این دروغ های تلخ و این صداقت های پوچ....*
*
خسته از رسانه ملی از ملیت رسانه از نقش رسانه در فرهنگ ملیتم و میلی بودن آن در برابر ملت ایران*
*
خسته ام از اینکه حمایت های بیشمار مردم در حمایت از دکتر روحانی و دکتر عارف را بر نمی تابند*
*
خسته ام از اینکه لنز های حسود دوربین های سیما نسبت به علاقه مردم به کاندید های اصلاح طلب چشم های خود را می بندند*
*
خسته ام از اینکه باید بپذیریم مسابقانه عادلانه است ، سیما بی تعصب است و شرایط محیا تا به خیال خود مرا دل سرد کنند و میدان مبارزه سیاسی را ترک کنم تا با خیالی آسوده در مسابقه یک دونده یک برنده فاتح میدان بی رقیب باشند*
اما....
اما با تمام این بی عدالتی های ، با تمام این نگاه های خاص و نورچشمی با تمام اهرم های بی اساس فشار....باز هم در کنار دکتر حسن روحانی و دکتر محمد رضا عارف خواهیم ماند تا سایه اقتدارگرایان را با حضور بیشمار و میلیونی ملت شریف ایران بزدایم*
*
اندکی صبر ، سحر نزدیک است*

 


  

برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری با حضور حجت‌الاسلام حسن روحانی از شبکه دو سیما پخش شد و کاندیدای جناح اعتدال با تسلط به مباحث مختلف، از این مباحثه پرچالش که منجر به چندبار جدل او با مجری برنامه شد، موفق بیرون آمد.

روحانی: ای کاش در رسانه ملی هم عدالت بود
در این برنامه دکتر حسن روحانی چندبار در مقابل سئوالات خاص مجری برنامه (عابدینی) واکنش تند نشان داد و به او گفت آن کسانی که از گوشی این موضوعات دروغ را به عنوان سئوال به گوش شما رسانده‌اند (در رابطه با پرونده هسته‌ای ایران در دوره آقای خاتمی و ریاست روحانی در شورای امنیت ملی کشور) بروند تاریخ مذاکرات را مطالعه کنند. روحانی در اواخر برنامه به مجری تاکید کرد شما آن موقع که در دوره ما تعداد سانتریفیوژها به 3000 رسید، کجا بودید؟ عابدینی (مجری) گفت دوبار کتاب شما را خواندم که روحانی به او سفارش کرد پس برای سومین بار هم بخوانید تا شما و آنانی که از گوشی اطلاعات کذب را به شما منتقل می‌کنند روشن شوند. مهمترین محورهای سخنان حسن روحانی در این برنامه به شرح زیر است:

* در مجمع تشخیص و مجلس خبرگان فعالم و نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی هستم. دلم میخواست تجربیاتم که از سرمایه ملت هست را بتوانم در این شرایط حساس برای ادای خدمت به کار بگیرم و بتوانم در آینده کشور، شاهد آینده بهتری برای آینده و رفاه مردم باشم و آنچه دارم را به مردم خدمت کنم.

* من یک اعتدال گرا هستم و همیشه با اصولگرایان و اصلاح‌طلبان معتدل کار کرده‌ام و امروز هم همان مسیر را ادامه می‌دهم. خوشحالم در این سی و چند سال خط و فکرم تغییر نکرده و هیچگاه افراطی نبوده‌ام. نه به سمت راست و نه به سمت چپ. امیدوارم بتوانم آنها که اعتدال، عقلانیت و عدالت را دوست دارند را نمایندگی کنم.

* در اقتصاد اساس حل همه معضلات، رونق هست. وظیفه اصلی دولت آن است که محیط کسب و کار را آماده کند. بهبود محیط کسب و کار. اگر این محیط بهبود پیدا کرد، زمانی هست که تولید در بخش‌های مختلف کشاورزی و خدمات رونق پیدا می‌کند.

* امروز مشکلات و موانع تولید با یک تدبیر قابل حل و فصل هست. برخی موارد را کوتاه مدت می‌شود حل کرد و برخی نیاز به برنامه‌های بلندمدت دارد. الان بیش از 41 هزار واحد صنعتی نیمه تمام داریم. اگر فقط 34 هزار میلیارد تومان اعتبار در اختیار این واحدها گذاشته شود همه اینها فعال می‌شود و میتواند 499 هزار نفر را مشغول به کار کند. امروز در بخش‌های مختلف تولیدی اگر یک مقدار ثبات برگردد و مردم بدانند مقررات هرروز تغییر نمی‌کند، وضعیت بهتر می‌شود. گاهی در عرض یک ماه چهل بار مقررات اقتصادی تغییر می‌یابد.

* اگر بتوانیم رونق اقتصادی را درست کنیم، بحث بیکاری هم حل می‌شود. امروز حداقل 3 میلیون و 300 هزار بیکار در کشور وجود دارد.

* مردم 3 هزار میلیارد را به‌خاطر آن فساد به‌خوبی یادشان هست. خیلی‌ها باید به دادگاه بروند که چرا کاری نکردند که ما هر ماه 3 هزار میلیارد ضرر نکنیم؟ و این همه بیکار داشته باشیم.

* از مردم می‌پرسم کدام خانواده است که الآن بیکار نداشته باشد؟ آیا نمی‌شد این مشکل را حل کرد؟ اگر دولت با تدبیر حل می‌کرد این مشکل حل نمی‌شد؟ رشد اقتصادی ما کجاست؟ ما قرار بود در چشم‌انداز بیست ساله حداقل رشد اقتصادی کشور 8 درصد باشد. الان حدود 3 درصد است. و در سال جاری که مسئولان می گویند منفی یا زیر منفی است.

* کدام کشور در منطقه هست که تورم 30 درصدی داشته باشد؟ تورم ما نقطه به نقطه بالای 40 درصد است. در مواد غذایی این تورم 58 درصد بوده است به‌خاطر اینکه تولید رونق نداشته است.

* اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصاد استقامتی. ما باید مقاومت را ادامه بدهیم نه برای کوتاه مدت. اقتصاد مقاومتی به‌معنای اقتصاد ریاضتی نیست. اقتصاد مقاومتی به این معناست که برویم به‌سمت تولید داخلی. کاری کنیم که به رشد 8 درصد بتوانیم برسیم و نگذاریم بیکار در جامعه ما وجود داشته باشد و خرج‌های بیجای دولت را کم کنیم. اقتصاد مقاومتی یعنی به جای شعار، برنامه‌ریزی و کار کنیم و مداوم واردات زیاد نشود بلکه تولید داخلی افزوده شود. اقتصاد مقاومتی یعنی اهداف چشم‌انداز را با همان قدرت ادامه بدهیم.

* دنیا می‌خواهد ما را در اقتصاد و سیاست منزوی کند ولی ما نباید بگذاریم. مقاومت و استقاومت یعنی توطئه‌ها و نقشه‌های دشمن را نقش بر آب کنیم.

* یارانه باید هدفمند شود اما سوال این است که آیا هدفمند شد؟ هدفمندی یارانه خیلی هدف قشنگی است. مجلس از برنامه دوم و سوم این موضوع را دنبال کرده است. الحمدلله هدفمندی یارانه‌ها قدم اولش ولو ناقص اجرا شد. ای کاش هدفمندی یارانه آنطور که مجلس تصویب کرده بود اجرا می‌شد. هدفمندی یارانه قرار بود به تولید رونق بدهد. برای ادامه باید کاری کنیم که قانون را به دقت اجرا کنیم و نواقص گذشته را جبران کرده و اشکالات را رفع کنیم. معتقدم در کنار یارانه نقدی نیاز به یارانه کالایی داریم. در دولت تدبیر و امید در کنار یارانه نقدی، یارانه کالایی برای کالاهای اساسی به مردم می‌دهم تا مردم ما مخصوصاً دهک‌های پایین که بیشتر در فشار هستند دغدغه نداشته باشند.

* اساس دولت تدبیر و امید این است که به مردم آرامش بدهد در عرصه اقتصادی و ... تا مردم برای کالاهای اساسی‌شان نگران نباشند. دنبال آنیم آنچنان رونق اقتصادی ایجاد کنیم و درآمدها سرشار باشد که اصلا به این 45 هزار تومان نیازی نداشته باشند.
* صدقه گرفتن افتخار نیست صدقه دادن افتخار است. کاری می‌کنم دولت به مردم دست دراز کند نه اینکه مردم به سمت دولت دست دراز کنند.

* از واژه فراجناحی خیلی خوشم می‌آید. دیدیم که با یک جناح نمی‌توان کشور را اداره کرد.
* همه اینها که در دانشگاه‌ها درس خواندند سرمایه ملی هستند. کسی که قانون اساسی را قبول دارد و دلش برای کشور می‌سوزد، باید فراجناحی کار کند. چرا نیمی از سرمایه مردم را کنار بگذاریم؟ چرا باید اتوبوسی بیایند و اتوبوسی بروند؟ من با افراط و افراط‌گری اصلاً میانه‌ای ندارم. آنها که در مسیر افراط بودند حتی اگر نیت خوبی داشتند، عملا به کشور خدمت نکردند. اگر افراط نبود 4 سال پیش نه اردوکشی خیابانی را شاهد بودیم نه نیاز به زندان بود و نه حصر. همه اینها از افراط شروع شد
.

* عدالت یعنی وقتی کسی می‌خواهد نقدی بکند، لکنت نداشته باشد. عدالت از اعتدال می‌گذرد. اگر اعتدال نباشد و تندروی باشد ما به عدالت نمی‌رسیم. عدالت می‌تواند ملتی را به عزت و سربلندی برساند. عدالت یعنی وقتی مسئولی با هواپیمایی به یک کشور می‌روند، فقط اطرافیان و زن و بچه‌اش را نبرد. از ترکیه یاد بگیریم که نخست‌وزیرش هرجا می‌رود کارآفرین‌ها را با خود می‌برد. این به معنای حمایت از سرمایه‌داری نیست.

* صداوسیما رسانه ملی است. ای کاش اینجا هم عدالت بود. ای کاش وقتی نقد می‌شد، اگر سازنده بود ما از صداوسیما تشکر می‌کردیم. اما اگر تخریب بود و شرایطی بود که تهمت بود. نه اینکه طرف مرتب زنگ بزند به سازمان که به او وقت بدهند یا ندهند.
ای کاش وقتی تخریب و تهمت بود طرف مرتب به رئیس سازمان . به خیلی ها در رسانه ها ظلم شد. در همین رسانه ملی. کاش همان شبی که به آن‌ها تهمت زده شده می آمدند و پاسخ داده می شد. به خیلی از یاران امام توهین شد اما صدا و سیما عدالت نداشت. خیلی از کسانی که در زندان شاه شلاق خورده بودند در صدا و سیما توهین شد. صدا و سیمای علوی یعنی اینکه وقتی در صدا وسیما به یک کسی توهین شد باید خودش به آن طرف زنگ بزند و بگوید بیا پاسخ بدهد. گاهی به خیلی ها توهین می‌شود باید به آن‌ها فرصت پاسخ بدهیم. اینها سرمایه انقلاب هستند نباید این‌ها را از دست بدهیم.
* عدالت از علم و دانش می‌آید. آدم دانشمند عادل، عدالت را به‌جا می‌آورد. به خیلی‌ها در صداوسیما ظلم شد. ای کاش می‌آمدند از خودشان دفاع می‌:کردند. همان شب که به برخی ظلم شد کاش فردایش دعوت می‌شدند بیایند و دفاع کنند.


* امام به مجلس دستور داد اگر از پشت بلندگوی مجلس به کسی ظلم شد بیاید از خودش دفاع کند. آقای عابدینی (مجری)، به رئیس صداوسیما بگویید اگر به کسی در صداوسیما ظلم و توهین شد دعوت کنید بیایند از خودشان دفاع کنند. به سرمایه‌ها و بزرگان انقلاب ظلم نکنیم. در این سالها به خیلی‌ها در رسانه ملی بی حرمتی شد، تهمت و افترا زده شد اما به آنان که از بزرگان این انقلاب و نظام هم بودند چرا اجازه دفاع از خود را ندادید؟
(مجری برنامه در مقابل انتقاد روحانی هیچگونه پاسخ و توضیحی ارائه نداد)

* 5+1 برای بعد از دوره ماست اما 3 وزیر مال دوره ماست. اساس این است که تهدید را به فرصت تبدیل کنیم. ما باید تهدید را اگر نتوانستیم فرصت کنیم، حداقل تبدیل به آسیب کنیم و بعد به شرایط عادی و سپس به فرصت تبدیل کنیم. سیاست ما در آن 22 ماه تحت نظارت مقام معظم رهبری این بود که تهدیدها را دفع کنیم و توطئه آمریکا را بشکنیم. هرجا توطئه آمریکا شکسته شود زیباست. آمریکا می‌خواست پرونده ما را به شورای امنیت ببرد. آمریکا تا پشت در نیویورک برد. نگذاریم کشور دچار جنگ و تحریم شود. آمریکا می‌خواست همان بلایی که سر لیبی آورد سر ما بیاورد.

* البرادعی در کتابش که اخیراً به فارسی ترجمه شده می گوید سه وزیر اروپایی به آمریکا گفتند ما سپر انسانی شدیم برای ایران که آمریکا نتواند به ایران حمله کند. در آن شرایط حساس؛ یادتان باشد چه زمانی بود. با آن دیوانگی که در دولت بوش بود. خود اروپایی‌ها می‌گفتند این دولت آمریکا خل و دیوانه است. ما از آمریکا نمی‌ترسیم اما تا جایی که می‌توانیم نباید بگذاریم جنگ شود.

* ما بحث هسته ای را با ارشادات رهبری و اجماع مسئولان این کار را کردیم. فیشر می‌گوید ما قول دادیم که پرونده هسته‌ای به شورای امنیت نرود.

* باید پرونده هسته‌ای از شورای امنیت بیرون بیاید. ما آن زمان اول با وزرا مذاکره می‌کردیم بعدش رفتیم با رؤسا مذاکره کردیم. امروز هم همین‌طور باید بشود. آن 5 نفر که الان مذاکره می‌کنند در سطح مدیرکل هستند، ما باید کاری کنیم که با سطح رؤسای‌شان مذاکره کنیم. ملت باید بیاید پشت مذاکره‌کننده. ما با این نبرد با همت بلند و با رهبری رهبر و با درایت و تدبیر نه با درشت‌گویی و شعار، این کار را خواهیم کرد و این تهدید را به فرصت تبدیل می‌کنیم.

* در سعدآباد قراردادی نبود، این‌ها که می‌گویند مال بی سوادهاست. در تهران بیانیه صادر شد. خوب است تاریخ را بخوانید، آقای عابدینی. می‌دانید یو‌سی‌اف کی افتتاح شد؟ فروردین 83. مرحله بعدی پاییز 83. می‌دانید کی کامل شد؟ فروردین 84. آب سنگین تابستان 83. کیک زرد زمستان 83 درآمد. سانتریفیوژها زمستان 83 شد 3000 تا. ما متوقف کردیم؟ ما فناوری را کامل کردیم.

  

 

چه واژه درد آشنا اما ، با شکوهیست دوم خرداد

چه داستان شور انگیز اما ، با افتخاریست دوم خرداد

چه رخ داد بینظیر اما ، غرور آفرینیست دو.م خرداد

چه آفتاب درخشان اما ، بی غروبیست دوم خرداد

چه شب تاریک اما ، سحر دل انگیزیست دوم خرداد

چه قلم ها شکست چه قدم ها بشکست

چه امید رنگ باخت و چه قامت ها خم بنمود

اما...

اما...

اما چه واژه درد آشنا اما ، با شکوهیست دوم خرداد.

*احسان یوسفی*


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ